نشست دوستانه با محور رضایت (جلسهی اول: نقش انسانشناسی و جهانبینی در رضایت از زندگی)
به نام آفرینندهی زیباییها
درود دوستان عزیز. سال گذشته همراه با جمع دوستان در دههی اول محرم هشت جلسه برگزار کردیم به عنوان نشست دوستانه با محوریت نهضت حسینی و در این هشت شب به بحثهای «بصیرت در دیدگاه امام حسین»، «موانع بصیرت»، «نگاههای مختلف به قیام عاشورا»، «وفا» و در نهایت به بحث «بلا و ابتلا» پرداختیم. گزارش جلسات محرم و صفر در آرشیو وبلاگ موجود است. امسال نیز دوستانمان بر این شدند تا این جلسات ادامه پیدا کند. برای امسال دکتر نجاتیان سعی کرد بحثی کاربردی و منطبق با مشکلات انسان امروز را پیش بکشد و از این رو بحث «رضایت را از زندگی» را انتخاب کرد. یکی از جملههای کلیدی اباعبدالله که در لحظهی شهادت فرمودهاند این است که: « الهی رضا برضائک صبرا علی بلائک تسلیما لامرک لامعبود سوائک یا غیاث المستغیثین» و امام صادق در روایتی فرموده است که آیهی «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّكِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی» در سورهی فجر در شان امام حسین است. در یکی از فرازهای زیارت امین الله میخوانیم: «اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَ دُعَائِكَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيَائِكَ مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِكَ صَابِرَةً عَلَى نُزُولِ بَلائِكَ...». مجموعهی این سخنان ما را به نکتهای مهم راهنمون میکند و آن هم مقام رضای امام حسین ع است. روش زندگی و شهادت امام حسین نیز ما را متوجه درجهی رضایت امام میکند اما در روزگار ما چند درصد از مردم را میتوان یافت که با هستی به صلح رسیده باشند و بر آنچه امر خداست رضایت داده باشند و به مقام رضا نزدیک شده باشند؟
جلسه در ساعت 20:31 آغاز شد.
جلسهی امشب با شعری عاشورایی شروع شد. امسال چهارمین سالی است که بنده با بحث عاشورایی در خدمت دوستان هستم. سال اول شعرهای عاشورایی را با تفکیک شعرهای عاطفی و شعرهای حماسی و اشعار عاطفی- حماسی برای دوستان قرائت کردم و از هر کدام از انواع شعر عاشورایی نمونههایی ذکر کردم. سال دوم سیر تاریخی شعر عاشورایی را از روزگار کسایی تا روزگار محتشم کاشانی بیان کردم و هر شب شعری از شاعران با توجه به زمان سرودن شعر میخواندم. سال سوم به نمونههای غیر مشهور شعر عاشورایی از شاعران گمنام از جمله چند شاعر همشهری پرداختم. برای امسال تصمیم گرفتم به شعر عاشورایی معاصر بپردازم و نمونههایی موفق از شعرهای عاشورایی با زبان، فرم و محتوای امروزی را به عنوان مثال برای دوستان بخوانم. برای شب اول شعری از آقای غلامرضا شکوهی شاعر مشهدی معاصر را انتخاب کردم. غلامرضا شکوهی زادهی سال 1328 تربت جام است که در مشهد زندگی میکند و در جلسات شعر مشهد بارها ایشان را دیدهام. ایشان در دههی هفتاد کتابی منتشر کردند با عنوان «آهی بر باغ آیینه» که به نظر من از موفقترین مجموعههای شعر آیینی است. شعر ایشان زبانی روان و مفاهیمی بدیع دارد. یکی از اشعار این کتاب ترکیببندی پنج بندی با عنوان «گلوی سرخ عطش» است که امشب سه بند اول آن را برای دوستان قرائت کردم. برای شاعر این شعر استاد غلامرضا شکوهی آرزوی سلامتی و توفیق دارم:
چکاد آیهی «و الشمس و الضحی» است حسین
نماد مجل تفسیر «هل اتی» است حسین
اگر چه زاده ی کیف بشر علی است، ولی
حدیث فلسفهاش از بشر جداست حسین
در آسمان ولا، ماهِ دامنِ زهراست؟
نه، ماه نیست، که خورشید کربلاست حسین
خلاف فلسفه، جمع نقیض را دیدم
که یاد درد تو بر دردها دواست حسین
تو ای قتیل مقدس، همیشه ثار الله!
مگر که خون خدا ریختن رواست؟ حسین
حسین، عطر مان خون که در نبرد چشید
علی که سجده به محراب کوفه کرد، چشید
به جز تو از همهی کوفه با تو کیست؟ حسین!
دگر امید تو در زندگی به چیست؟ حسین!
کدام عاطفه مصباح راه سرخت گشت؟
که در سفینهی عزمت درنگ نیست، حسین!
به کربلای تو تنها نه من، که چون رگبار
سپاه تیرهی تیر آمده و گریست، حسین!
تو درس دادهای ای حُرّ تارک تاریخ!
که روز حادثه باید چگونه زیست، حسین!
نگاه خستهی زینب هنوز میگوید
چو قلب کوچک طفلت بمان، بایست، حسین
تنت که مهر پیمبر همیشه بر آن است
نه جای نیزه که جای هبوط قرآن است
چه گویمت که چهها کرد در نبرد حسین
فقط خداست که داند چکار کرد حسین
تو کیستی؟ همه جا خشم سینهی تاریخ
تو چیستی؟ همه فریاد اهل درد، حسین
از آن ز سرخی خون پیکر تو گلرنگ است
که آشتی نکند با تبار زرد حسین
از آن به نیزهی دشمن، تو سربلند شدی
که ایستاده بماند چنان تو مرد، حسین
به خانهای که در آن روح زندگی مردهست
به خاطر دل یک طفل بازگرد، حسین
تو از حماسهی راهی که اولش کوچ است
زمان بدون حضورت حماسهای پوچ است
بعد از شعرخوانی به بحث اصلی جلسه رسیدیم که توسط دوست عزیزم دکتر رضا نجاتیان ارائه میشد. ایشان همانطور که مقدمه گفتم بحثی را با عنوان رضایت از زندگی برای این شبها در نظر گرفتهاند.
ایشان بحث خود را با اشاره کم شدن رضایت از زندگی در بین مردم این روزگار آغاز کردند و اشاره کردند که در مرام ائمهی اطهار از جمله امام حسین، نعمت و رنج و بلا تفاوتی نداشته است و این بزرگان همواره میگفتهاند که ما در همه حال راضی به رضای الهی هستیم. از دوستان حاضر در جلسه خواسته شد که تعریفی از رضایت از زندگی داشته باشند و دوستان به جنبههای مختلف رضایت از جمله رفاه و آسایش، آرامش درونی، هم راستا بودن وضع موجود با وضع مطلوب و ... اشاره کردند.
در ادامه دکتر نجاتیان چند تعریف کلاسیک از رضایت از زندگی را مطرح کرد. یکی این که «رضایت از زندگی مفهومی پایدار و فراگیر است که احساس و نظر کلی فرد را نسبت به جهانی که در آن زندگی میکند منعکس میکند». مازلو رضایت از زندگی را اینگونه مطرح میکند که انسان بتواند نیازهای اساسی و درونی خود را بارور بکند. در قلهی هرم مازلو نیاز به درک خویشتن و خودشکوفایی قرار دارد که مازلو اعتقاد دارد برآورده شدن این نیازها که وابسته به برآورده شدن نیازهای قبل نیز هست انسان را به رضایت میرساند. توازن میان آرزوهای شخص و وضعیت فعلی شخص نیز از دیگر تعریفهای رضایت است.
برای درک رضایت از زندگی باید انسان را شناخت و هر چه در انسان دقیقتر شویم میتوانیم مفهوم رضایت از زندگی را بهتر درک کنیم. مرگ، درد و رنج، تبعیضها و بیعدالتیها، عدم توزیع مساوی امکانات میتواند رضایت از زندگی را به چالش بکشد. پیامبر اکرم با افق دید وسیعی که دارد باز هم از خدا میخواهد که الهم ارنا الاشیا کما هی یعنی خداوندا چیزها را همانطور که هست به من بنمایان. با دقت در این جمله پیغمبر میشود فهمید باید در مفاهیم دقیق شد و از خداوند بخواهیم به ما کمک کند تا درک درستی از این مفاهیم داشته باشیم. لازمهی رضایت از زندگی این است که انسان خود را بشناسد و استعدادها و نیازهایش را درک کند.
اما سوال این است که آیا عقل بشر میتواند انسان را بشناسد. مکتبهای مختلف در طول تاریخ با همین ادعا به میدان آمدهاند و گفتهاند که نزد ما بیایید تا تمام نیازهای شما را برطرف کنیم تا احساس خوشبختی کنید. همه میخواستهاند انسان را به رضایت برسانند. مکتبی میتواند انسان را به رضایت برساند که بتواند به سوالات تاریخی بشر پاسخ بدهد و انسان را در بستر دردها و رنچها به رضایت برساند چون به راحتی میشود دریافت که حذف درد و رنج از زندگی بشر ممکن نیست.
دوستان حاضر در جلسه راجع به این موضوع صحبت کردند که دنیای امروز تا چه مقدار توانسته است بشر را راضی کند. بیشتر صحبتها راجع به پیشرفتهای علوم روانشناسی در غرب و سعی در دادن حس رضایت به شهروندان بود. بعضی دوستان به این مطلب اشاره کردند که رضایت مکاتب روانشناسی بدون معنویت از جهاتی آسیبپذیر است. در مقابل آن رضایت از زندگی در بستر دینی مورد اشارهی دوستان دیگر بود.
بعد از این بحث دکتر نجاتیان به این مطلب اشاره کرد که رضایت از زندگی را میشود بر پایههایی بنا کرد که این پایهها یک به یک باید مورد بحث قرار بگیرد. اولین آن که مطرح شد شناخت انسان بود، دیگری جهانبینی و شناخت دنیا است. ما به دنیا چگونه نگاه میکنیم؟ بیشتر ما نگاهمان به دنیا لذتطلبانه است و دنیای ناپایدار هر لحظه میتواند لذت را بر هم بزند. انسان نمیتواند چشمش را بر این ناپایداری ببندد. به تعبیر مولانا عالم ماده عالم کون و فساد است هم رشد میکند و هم به ضعف و نابودی میرسد. انسانی که واقعبینانه هر دو روی کون و فساد دنیا ببیند و رنجها و دردهای دنیا را به رسمیت بشناسد کم کم درد و رنجها را میتواند تحمل کند. تلقینها نمیتواند حجم گستردهی رنج و درد را کمرنگ کند بلکه دیدگاههای معناشناسانه در این مقوله به کار میآید. برای رسیدن به رضایت از زندگی در جهانبینیهای مختلف راههای مختلف ارائه شده است از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مثبتاندیشی محض و نوعی خودفریبی، گریز از درد و رنج به انواع تخدیر که در امروز مصداقهای مختلفی دارد، رسیدن به یاس و سرخوردگی انفعال در دنیا، خوشباشی و لذتطلبی و چشم بستن بر درد و رنجها.
سوال بعدی که توسط دکتر نجاتیان مطرح شد این بود که با چه جهانبینی و نگرشی میتوان به رضایت از زندگی و در دیدگاه دینی تسلیم در برابر خداوند رسید. دوستان موارد مختلفی را در این خصوص مطرح کردند از جمله: نوعدوستی و تاثیر آن بر رضایت از زندگی، باور به هدفی بزرگ در زندگی، توجه به قضای خداوند، آرمانهای بزرگ و سلوک انسان و تاثیر آن بر رضایت، توکل و باور به لطف خداوند، نگاه وسیع به جایگاه انسان در هستی، به کار انداختن استعدادها و به جریان انداختن توان انسان در راه هدف موجب رضایت است، جمع رضایت انسان از قضا و قدر خداوند و در عین حال عدم رضایت انسان از اعمال خود، باور به هدفمندی نقش انسان در زندگی و اینکه هر کدام از ما به خاطر هدفی به این دنیا آمدهایم، تقسیم اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر و سعی در رسیدن به آن هدفها و ... .
در ادامه جناب آقای نجاتیان به بحث دنیا و شناخت دنیا اشاره کرد و نقشی که شناخت واقعبینانه در رضایت از زندگی دارد را پررنگ کرد. برای روشنتر شدن این مطلب به احادیثی از پیامبر اکرم و ائمه اشاره کردند. گسترهی این روایتها زیاد بود و همه در حذر از دل بستن به دنیا و توقع آرام داشتن از دنیای متلاطم بود. ولی در عین حال توصیهی این بزرگان این است که از اهمیت دنیا غافل نباشید که دنیا مزرعهی آخرت است.
مطلب بعد در رضایت از زندگی خداشناسی ما است. این که چه نگاهی به خدا داریم و او را چگونه میبینیم خدایی مهربان که ما را دوست دارد و یا خدایی که هر لحظه در فکر عذاب ما است و یا خدایی که در رحمت محض است و اگر عذابی برای انسان در نظر میگیرد از سر رحمت است.
دیگر ایمان به معاد و ایمان به غیب و اینکه بعد از مرگ زندگی تمام نخواهد شد و آمدن ما به این دنیا محدود به همین چند سال زندگی نیست و قرار است روح ما جاودانه باشد همه و همه در رضایت ما از زندگی نقش دارد. ادامهی سخنان و باز کردن نقش خداشناسی و معاد و نوع نگاه ما به مرگ در رضایت از زندگی و اینکه امام حسین با قیام عاشورا در این زمینه به ما چه آموختند به شبهای بعد موکول شد.
بعد از دکتر نجاتیان نوبت به دیگر دوست عزیزم احسان انوریان رسید. ایشان در چند سال گذشته بحث مقتلخوانی را در جلسه شروع کردند. سالهای گذشته کتاب بسیار خوب «آه» را معرفی کردند و شبهای دههی اول محرم بخشهایی از کتاب ارزشمند را برای ما خواندند.
احسان انوریان گفت برای امشب بحثی غیر از مقتلخوانی در نظر گرفته است و آن معرفی زیارت عاشورا است. در توضیح اهیمت این مطلب گفت که معمولا ما زیارت عاشورا را تکرار میکنیم خوب است یک بار در مفاهیم آن عمیق شویم. در ادامه احسان انوریان کتاب «درسهایی از زیارت عاشورا» نوشتهی آقای جواد محدثی را به حاضرین معرفی کرد. به گفتهی ایشان در این کتاب نکات مهمی در مورد زیارت عاشورا آمده است که خواندن آن را به دوستان توصیه کردند و در ادامهی سخن خود بخشهایی از این کتاب را بازگو کردند.
اولین نکته صفت «ثارالله» یعنی خون خدا برای امام حسین است که در زیارت عاشورا آمده است. به نظر آقای محدثی ثار در این صفت کنایه از کارکرد خون است. خون نقشی حیاتی در بدن دارد و خون خدا یعنی کسی که امر خدا را زنده میکند. و صفت پسر خون خدا در ادامه اشاره به شهادت امام علی و ریخته شدن خون او دارد.
بحث مهم بعدی بحث «لعنت» در زیارت عاشورا بود. او بحث خود را با این مطلب شروع کرد که در قرآن هم از کسانی به صفت «شجرة ملعونه» نام برده میشود. وی در ابتدای این بحث به این نکته اشاره کرد که کسانی که در کربلا شهید شدند ویژگیهای برجستهای داشتند و در آن دوران خالصترین انسانهای عصر خود بودند.
دکتر نجاتیان از آقای انوریان اجازه گرفت که موضوع لعنت در زیارت عاشورا به بحث گذاشته شود و دوستان حاضر در جلسه نظر خود را مطرح کنند. نظر برخی از دوستان از بود که با این لعنت از آن فعلی که انجام شده برائت میجوییم. نظر یکی دیگر از دوستان شناخت ابعاد کار یزید و دیگر اشقیا و تطبیق آن را روزگار خود انسان است که سعی کنیم در زمان خودمان طاغوت را شناسایی کنیم و با او بجنگیم. نکتهی دیگری که اشاره شد صفت ثارالله است که میتواند به این معنی باشد که کسی که خونخواه او خداوند است. بحث بعدی بحث سندیت زیارت عاشورا بود و نظرات مختلف راجع به سندیت تاریخی این زیارت و همچنین سندهای مختلف این زیارت مطرح شد. بحث دیگری که پیش آمد سند و در مقابل آن شهرت نیک نقلکننده است. و دیگر این نکته که همین حبها و بغضها است که اساس ایمان را تشکیل میدهد. بعد از حد ذهنی اسلام آوردن اسلام در قلب شکل میگیرد و عشقها و نفرتها پدید میآید. پس از آن این دیدگاه مطرح شد که امام حسین در برخوردهای خود در جریان کربلا برخورد هدایتی داشتند. در مقابل دیدگاه جاذبه و دافعه حضرت علی و پیامبر و دیگر ائمه مطرح شد که در تاریخ هم رحمتهای ایشان نقل شده است و هم مقابلهها و مقاتلههای ایشان.
در پایان احسان انوریان عزیز بحث را جمعبندی کرد و گفت که تولی و تبری از فروع دین ما است. این مهم مورد قبول همهی ما است اما مصداقهای روشن این که کجا تولی بورزیم و کجا تبری، کم است. غالب ما در زندگی به دوراهیهایی برخورد میکنیم که بحث انتخاب خوب و خوبتر یا بد و بدتر میمانیم و این که کدام طرف را انتخاب کنیم برایمان مساله میشود. در زمان امام حسین یکی از مصداقهای روشن تبری و تولی شکل گرفت که با توجه به آن میتوانیم وضعیت حبّ و بغضمان را مشخص کنیم و این حبّ و بغض برای ما مسئولیت میآورد که بر راه مغضوبین نرویم و راه محبوبین را سرمشق خود قرار دهیم.
زمان به سرعت گذشت و بحث ناتمام ماند. هنوز دوستانی بودند که نظر خود را نگفته بودند و ادامهی بحث به جلسهی فرداشب موکول شد. جلسه در ساعت 22:19 خاتمه یافت.
***
بهمن صباغ زاده
29/7/95
تربت حیدریه
برچسبها:
نشست دوستانه با محور رضایت حسینی,
جلسات محرم و صفر