گزارش جلسهی انجمن شعر و ادب قطب شنبه ۱۴۰۰/۰۲/۱۸ به قلم شاعر همشهری آقای حمید زارع
از اردیبهشت تا بهشت راهی نیست!🌹
سررسید رو برداشتم و راه افتادم. وارد خیابان بهشتی که شدم قطرات درشت باران با عجله به شیشههای ماشین برخورد میکردند و با حرکت برفپاککن به کناری پرت میشدند،. چشمم به آسمون بود آفتاب بود و بارون!🌞⛈🌞
ناخودآگاه در تونل زمان پرت شدم به سالهای کودکی همون زمانی که پدربزرگم میگفت: «برین دعا کنین از امرش بباره نه از ابرش! پُربیراه نمیگفت!🍀
جلو درب چوبی رباط تهمینه منتظر دوستان ماندم، طبق معمول آقا بهمن و غزل کوچولو اولین نفراتی بودند که از راه رسیدند، وارد هشتی زیبای رباط که شدیم گویی قطعهای از بهشت ما را در آغوش میکشید. فضای سنتی، گلهای رنگارنگ و چیدمان بینظیر صندلیها با ظروف سفالی لبریز از گلهای محمدی🌷🌷🌷
فضای خیال انگیزی به جلسه میبخشید. تا سایر دوستان هنرمند برسند چند قاب بینظیر توسط عکاسان گروه شکار شد و کمکم جلسه آغاز شد، اون هم پس از چند هفته دوری و در فضایی دلچسب و بهاری به لطف آقای کرمانی مدیریت مجموعهی رباط تهمینه که برای سر و سامان دادن به این مکان فرهنگی زحمات قابل تحسینی متحمل شدهاند. 🦚🦚🦚
مجری جلسه نوجوان هنرمند و باانگیزه، خانم زینب ناصری شعری از مهسا تیموری قرائت کردند با مطلع: آرزویم فقط این است زمان برگردد/ تیرهایی که رها شد به کمان برگردد. ایشان در ادامه نیز با تسلط و اعتماد به نفس خوبی به شعرخوانی و ادارهی جلسه پرداختند. 🌿🌿🌿
فرصتی شد تا دگربار میهمان لسان الغیب حضرت حافظ باشیم با بیان گرم و آشنای استاد نجف زاده و این غزل خاطره انگیز 👇
سالها پیروی مذهب رندان کردم
تابه فتوای خرد، حرص به زندان کردم.
🍃🍃🍃
در ادامه استاد صباغ زاده در مورد غزل توضیحات و نقدی ارائه نمودند و آنگاه پای شعرخوانی خانم قدرت پناه نشستیم با شعری که به قول خودشان گذری آرام از شعر سنتی به نو بود.💐💐💐 با عنوان: استکان لب پر،🥂🥂🥂🥂بیتی از این سروده خیلی به دلم نشست،
استکان لبپَرَم اما رفیق قوریام
گر نباشم دق کند قوری ز هجر و دوریام
طبق روال گذشته، شاعران با کمال تواضع نقد دوستان و اساتید را پس از هر ارائه پذیرا بودند.🫖☕️🫖☕️
سپس استاد موسوی شعر کودک با عنوان جاروبرقی رو تقدیم دوستان کردند و نکتهی جالب این که
فیالمجلس دختر خانم کوچولویی که مخاطب گروه سنی شعر فوق بود نظر داد و احساس خوبش را از شعر استاد بیان داشت.☔️💦☔️💦
نوبت به استاد صباغ زاده رسید. غزلی زیبا و البته به قول خودشون به روز رسانی شده را شنیدیم با مطلع: مسحور چشمهای تو بودم زمان گذشت/ با جادوی تو میشود از این جهان گذشت. زیبا بود و گرم و دلنشین.🍷🍷🍷
در کناری سرگرم نوشتن بودم که خانم ناصری اسم بنده رو هم صدا زدند. من هم طبق معمول طنز داشتم! اینبار با عنوان اشکآور! وصف حالی از جناب مستطاب پیاز بود و قیمتی که هر از چند گاهی مانند ذات فطری ایشان! اشک همه رو درمیاره! 🧅🧅🧅
در ادامه آقا معین جلالی در نثری زیبا و پارسی با عنوان نشان پراگنده کهن افسانهی زال و سیمرغ را هنرمندانه به تصویر کشیدند.🌻🌻🌻 سپس از شاعر خردسال تهمینه خانم کرمانی شعری میهمان از شاهنامه به شیوایی و شیرینی تمام شنیدیم. 🌺🌺🌺
نوبت به آقای اعتقادی که رسید به مناسبت شکرگزاری بارانهای بهاری امسال شعری خواندند که در سراسر آن دعوت به صرفهجویی، پاکیزگی و قدرشناسی موج میزد.⛈🌧⛈
شاعر هنرمند آقای شعبهگی غزلی زیبا داشتند. با مطلع: پاشیده میشود هر دم در آینه/ هر تکهتکهی دردم در آینه! شعری موزون و خیلی خوب بود. باز هم منتظر حضور گرم ایشان درآینده خواهیم بود.
نوبت رسید به خوانش منظومهی خسرو شیرین و یک بار دیگر نفس گرم استاد موسوی جلسه را گرم کرد. ایشان ضمن خواندن چند بیت از این اثر بینظیر ادبی به نکات تربیتی مورد تأکید در دوران ساسانی اشارتی جالب و بجا نمودند. 🌾🌾🌾
و اما حسن ختام برنامه دعوت به کاری تحقیقی پیرامون سرودهی سمندرخان سالار اثر استاد عباسی فهندری بود. آنگاه بحث و همفکری پیرامون ایدهی جدید و جذاب استاد صباغ زاده تحت عنوان راهاندازی رادیو قطب ادامه یافت. با حضور دوستان اهل فن زوایای مختلف برنامه بررسی گردید و چارچوب اصلی طرح شکل گرفت در این بخش نیاز به همکاری همهی دوستان در بخشهای مختلف به ویژه در بخش فنی و تدوین احساس می شود. 🙌🙌🙌
فراوان درودتان باد، به امید دیداری دوباره 🍎🍎🍎
#انجمن_قطب
#گزارش
#حمید_زارع
https://t.me/bahman_sabaghzade
برچسبها: حافظخوانی, شعرخوانی, نقد شعر, انجمن قطب