سیاه‌مشــــــــــــــــــــــــــــــــق

گزارش‌های بهمن صباغ زاده از جلسه‌های شعر

وَرخز بيا به تربت و وِر شهرِ ما نِگا
هوش از سَرِت مِپِرَّه ز نوروزِ پیشکو

رسیدیم به آخرین شنبه‌ی سال و آخرین جلسه‌ی انجمن شعر و ادب قطب در سال ۱۴۰۳ که در کتابخانه‌ی شهید بهشتی برگزار می‌شود. بعد از تعطیلات نوروز شنبه‌های شعر مثل هر سال ییلاق خواهیم کرد و از شنبه ۱۶ فروردین جلسات را به بهار دلکش رباط تهمینه خواهیم برد.

سعی خواهیم کرد در بهار ۱۴۰۴ وقت را غنیمت دانیم و طبیعت‌گردی‌ها و سفرهایی بیشتر داشته باشیم. برای شرکت در جلسات انجمن شعر قطب تربت حیدریه همین که به ادبیات علاقه‌مند باشید کافی است. یار باقی، دیدار باقی.


🌸 شنبه ۱۴۰۳/۱۲/۲۵ ساعت ۱۶:۰۰ تا ۱۷:۳۰
🌸 باغ ملی کتابخانه‌ی شهید بهشتی


#انجمن_قطب
#کتابخانه_بهشتی
#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌ها:
بیت آغازین از شاعر همشهری استاد علی اکبر عباسی است. معنی بیت لهجه‌ای: «برخیز بیا به تربت و به شهر ما نگاه کن/ هوش از سرت می‌پرد از نوروز پیشکوه»
پیشکوه از مهم‌ترین مناطق گردشگری تربت است که بیش از هشتصد هکتار وسعت دارد.
حافظ گفته است: «وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی/ حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی»

انجمن شعر و ادب قطب تربت حیدریه


برچسب‌ها: انجمن قطب, تربت حیدریه, شعر تربت حیدریه, شاعران تربت حیدریه
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ساعت 17:48  توسط بهمن صباغ‌ زاده  | 

نگاهی به زندگی و شعر استاد جلال رفیع به قلم بهمن صباغ زاده

جلال رفیع

بهمن صباغ زاده

زندگینامه جلال رفیع در نشریه پیام ولایت

جلال رفیع، روزنامه‌نگار و طنزنویس در اول دی‌ماه ۱۳۳۳ در تربت حیدریه متولد شد. تحصیلات را تا دیپلم در همین شهرستان ادامه داد و در سال ۱۳۵۲ وارد دانشگاه تهران شده و رشته‌ی حقوق خواند. سال‌های دانشجویی او مصادف شد با انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های دانشجویی و او هم در این جنبش‌ها شرکت داشت. در همان زمان مقاله‌ای نوشت تحت عنوان «نماز تسلیم انسانی عصیانگر» که بسیار مورد توجه قرار دانشجویان و احزاب قرار گرفت. به دنبال فعالیت‌های انقلابی‌اش بازداشت شد و مدت هفت ماه را در بازداشتگاه کمیته‌ی مشترک تحت شکنجه قرار داشت. در نهایت با مدرک لیسانس از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و وکیل پایه یک دادگستری شد. ولی دنبال کار وکالت نرفت.

سال ۱۳۵۸ وارد روزنامه‌ی کیهان شد و مدتی عضو شورای سردبیری آن بود. سال ۱۳۵۹ تا حوالی سال ۶۶ و ۶۷ عضو شورای سردبیری روزنامه اطلاعات هم بود. دعایی و دکتر ممکن در روزنامه اطلاعات و اسدالله نوری و دکتر هادی نجف‌آبادی هم در روزنامه‌ی کیهان از جمله مشوقان و دعوت‌کنندگان از او برای کار در روزنامه بودند. آن سال‌ها روزنامه‌ی کیهان نیروی جدید می‌خواست. بنابراین رفیع واسطه‌‌ای شد برای آمدن دوستان دیگرش که آن‌ها هم حقوق خوانده بودند. او می‌گوید: «از آنجایی که سابقه‌ی نوشتن مقاله و نویسندگی را از قبلِ انقلاب داشتم، گفتند که سرمقاله بنویسم. کتاب‌های اجتماعی سیاسی و مذهبیِ من در داخل و خارج دانشگاه به چاپ رسیده بود. به همان واسطه سرمقاله‌نویسی را قبول کردم. دکتر هادی نجف آبادی خواست تا در شورای سردبیری با او همکاری کنم. بعد از مدتی که او از کیهان رفت، ما همان کار را با همکاران قدیم و جدید ادامه دادیم.

سال ۵۹ امام خمینی، دکتر ابراهیم یزدی را به عنوان نماینده‌ی خود در موسسه‌ی کیهان منصوب کردند. چون ابراهیم یزدی از دوستان بود و مسئول موسسه‌ی جدید کیهان شده بود؛ مدت کوتاهی با او کار کردم ولی به خاطر اختلاف سلیقه‌ها خداحافظی کرده و از کیهان رفتم. به دوستانم گفتم که هر کسی می‌خواهد بماند و هر کسی که نمی‌خواهد با من بیرون بیاید. محمود شمس که به ماشاالله شمس الواعظین معروف است در تاریخ سال ۵۸ و ۵۹ در صفحه‌ی مقالات با من همکاری داشت. او و سیدعباس معارف با من از کیهان بیرون آمدند. برخی دیگر هم مثل جهانبخش ناصر در کیهان ماندند.»

خروج از روزنامه‌ی کیهان، دعوت دعایی را به روزنامه اطلاعات در پی داشت. رفیع در این روزنامه هم سرمقاله می‌نوشت و به دنبال آن عضو شورای سردبیری هم شد. او با این‌که سمت عضو شورای سردبیری داشته، اما به قول امروزی‌ها آچار فرانسه هم بوده است. خودش می‌گوید: «روزنامه‌نگاری بعد از انقلاب در شرایطی شکل گرفت که موسساتی مثل کیهان و اطلاعات دچار مشکلات درونی و بیرونی شده و برخی یا بازنشسته و یا استعفا داده بودند. بنابراین نیاز به نیرو داشتند. از طرفی اوضاع کشور در آن شرایط بحرانی اوضاع ویژه‌ای بود و کسی که در آن تاریخ سرمقاله می‌نوشت، باید همه کار می‌کرد. یعنی گاهی خبرنگار می‌شد، گاهی دبیر سرویس بود و گاهی... چون نهادهای زیادی از هم پاشیده شده بود و از اول در حال شکل گیری بودند.»

جلال رفیع ادامه می‌دهد: «قبل از انقلاب برادرم در روستایی نزدیک بابل معلم بود. یک بار همراه دوستانی از جمله علی معلم دامغانی به برادرم که در آن روستا بود سری زدیم. به برادرم گفتم که چه کاره‌ای گفت: وزیر آموزش و پرورش هستم و فراش مدرسه! منظورش این بود که تمام مراتب و مراحل بین این دو مقام را یکسره انجام می‌دهم. می‌خواهم بگویم که سردبیری و مقاله نویسی سال ۵۸ و ۵۹ و ۶۰ در روزنامه‌هایی مثل کیهان و اطلاعات که از نو رویش کرده بودند؛ شبیه سمت برادرم در روستا بود. پس برخی فکر نکنند که از راه رسیدیم و بر تخت و تاج سردبیری نشستیم! ما در اوضاع پرمسئله و بی‌امکانات آن روزها در سمت سردبیری و مقاله‌نویسی همه کار می‌کردیم.»

جلال رفیع جدا از کار روزنامه نگاری، از ۶۵ چند سالی عضو شورای فرهنگ عمومی زیرمجموعه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی هم بود. در سال ۷۰ و ۷۱ هم عضو هیات منصفه دادگاه مطبوعات شد. بعد از آن با چند نفر دیگر از دادگاه استعفا دادند. وی زمانی نیز عضو هیئت موسس انجمن موسیقی ایران هم بود. وی در این مورد می‌گوید: «در سال ۶۳ من و تعدادی از دوستانم از جمله احمد ستاری؛ عبدالعلی رضایی و احمد سام و منصور آسیم «نشر نی» را تاسیس کردیم. که چند سال بعد به دلیل کمی وقت به همراه سام از هیات مدیره نشر نی استعفا دادیم.» داوری جشنواره فیلم فجر در سال ۶۴ که برای اولین بار به جای یک فیلم، چهار فیلم برگزیده، انتخاب شد. عضویت در هیات داوران تئاتر فجر در سال ۷۰ و عضو هیات داوران جشنواره مطبوعات در چندین نوبت طی در دهه های ۷۰ تا ۷۶ هم از دیگر فعالیت‌های او بوده است.

در سال‌های ۶۶ و ۶۷ برای ادامه تحصیل در رشته‌ی حقوق به هلند رفت با بیماری سختی مواجه و مجبور به برگشت شد. بعد از آن در نیمه‌ی دوم سال ۶۷ تا اویل ۶۸ ستون طنزی با عنوان «با اجازه» و با امضای «آقا جمال» در روزنامه‌ی کیهان راه انداخت که بعد از رحلت امام خمینی این ستون را تعطیل کرد. در مجلات گل آقا و به تقاضای او در هفته‌نامه و ماهنامه و سالنامه‌ی آن، گاهی طنزهایی به شعر و نثر نوشت. رفیع درباره‌ی ارتباطش با مرحوم کیومرث صابری می‌گوید: «مرحوم صابری در مصاحبه‌ای به نقش من هم در شهرتش اشاره کرد. او گفته بود که سه نفر از جمله مقام رهبری، دعایی و جلال رفیع در گل آقا شدن من موثر بوده‌‌اند. چون من مسئول شورای سردبیری بودم و از آن زمان که طنز می‌نوشت می‌شناختمش. پس اصرار داشتم ستون طنزی را در اطلاعات راه بیندازد. اما او می‌گفت اوضاع جامعه به دلیل ترورها و جنگ و فضایی که تروریست‌ها راه انداخته بودند برای طنزنویسی مساعد نیست. بالاخره قبول کرد و آن ستون راه افتاد. من آن زمان مسئول مقاله‌نویسی و شورای سردبیری بودم و همان دو کار کلی از وقت من را می‌گرفت بنابراین نمی‌توانستم طنز هم بنویسم.»

سال ۷۶ وقتی صد روز از ریاست جمهوری خاتمی گذشته بود، جلال رفیع با او مصاحبه تلویزیونی کرد و آن مصاحبه هم جنجالی به پا کرد. در آن تاریخ هنوز مشاور فرهنگی و رسانه‌ای خاتمی نشده بود.

با این همه جلال رفیع مولف کتاب‌هایی از جمله «ارتجاع مدرن» است. این کتاب را انتشارات بعثت چاپ کرد. کتاب ارتجاع مدرن سال ۱۳۵۳ به صورت دست‌نوشته در میان دانشجویان و کتابخانه‌های دانشگاه تهران توزیع می‌شد تا این‌که در سال ۵۵ دوستانش آن را به شکل کتاب چاپ کردند. «پژوهشی درباره‌ی صبر در قرآن» که در دو جلد منتشر شد جلد اول به نام صبر انسان قرآن جلد دوم صبر بصیر که به شکل دست‌نوشته برای دانشجویان تهران نوشته بودم که دست‌نوشته‌ی تکثیرشده‌اش در کتابخانه‌های دانشجویی بدون اسم موجود بود. از ترس ساواک اسمی برای دست‌نوشته‌هایمان نمی‌زدیم. بعدها دوستانی که می‌دانستند نویسنده‌ی آن کیست، در دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر کردند.

«نماز، تسلیم انسانی عصیان گر»، عنوان کتاب دیگر جلال رفیع است. «این هم دست نوشته برای دانشجویان دانشگاه تهران بود. افرادی به اشتباه به نام دکتر شریعتی این کتاب را چاپ کردند و من بارها و بارها این نوشته را با عکس و نام دکتر شریعتی دیدم که با آرم حسینیه ارشاد فروخته می‌شد. اما این دست‌نوشته را تکمیل کردم و به نامم در سال ۵۷ منتشر کردم. کتاب دیگری در سال ۵۶ و ۵۷ برای بعضی از دانشجویان دانشگاه تهران نوشته بودم. این که می‌گویم دانشجویان دانشگاه تهران به این خاطر است که دانشجویان مذهبی و مبارز به دنبال این کتاب‌ها بودند.» دست‌نوشته‌ی دیگری هم که به صورت کتاب درآمد. اصول حاکم بر روابط اقتصادی در اسلام نام داشت. این کتاب هم توسط انتشارات میلاد در حد فاصل سال های ۵۶ و ۵۷ چاپ شد. بعد از انقلاب هم مقدمه و توضیحات کتاب اعترافات ژنرال که توسط نشر نی منتشر شد. مقدمه و توضیحات کتاب مثل برف آب خواهیم شد که نشر نی منتشر کرد. مقدمه و توضیحات کتاب خاطرات علم السلطان که در سال ۶۵ چاپ شد، اما وزارت ارشاد آن را منتشر نکرد. کتاب در بهشت شداد (خاطرات سفر به آمریکا) و فرهنگ مهاجم؛ فرهنگ مولد، مجموعه مقالات ناتمام رفیع بود که توسط انتشارات اطلاعات منتشر شدند. دیباچه و توضیحات و نام گذاری کتاب فضیلت‌های فراموش شده نام دیگری کتاب جلال رفیع است. متن اصلی کتاب توسط دانشمند بزرگ و استاد فلسفه دوره دکترای دانشگاه تهران مرحوم حسینعلی راشد بود که ایشان نتوانسته بود و یا نمی‌خواست منتشر کند اما رفیع آن را با اجازه خانواده‌اش منتشر کرد. این کتاب هم فروش خوبی داشت.

از دیگر کتاب‌های آقای جلال رفیع می‌توان به همآغوش غزل، طنزهای بی‌اجازه و طنز در چالش با مطبوعات اشاره کرد که به تازگی راهی بازار نشر شده‌اند.

او همچنین مقدمه‌ی طنز آمیز بر کتاب شعر طنز پا تنوری عباس خوش‌عمل شاعر و طنزپرداز را نوشت. مقاله‌ی پژوهشی مفصلی هم درباره طنز دینی در سالنامه گل آقا در اوایل دهه ۷۰ منتشر کرد. آیا استفاده طنز آمیز از آیات و روایات دینی جایز است؟ نام این مقاله بود. کتاب دیگر جلال رفیع مقدمه و توضیحات کتاب ترجمه شده محمد در اروپا نوشته مینو صمیمی ترجمه عباس مهر پویاست. «سه ساله در صفحه ۳ روزنامه اطلاعات ستونی را به اسم دریچه می‌نویسم که موضوع آن اجتماعی و فرهنگی و ادبی است. در دهه ۷۰ و ۸۰ در روزنامه اطلاعات بین‌المللی هم همکاری کردم.»

روزنامه اطلاعات بین‌المللی اولین و تنها روزنامه برای ایرانیان مقیم خارج از کشور از سال ۷۲ هر روز در آمریکا و اروپا منتشر می‌شود. یک صفحه انگلیسی و ۷ صفحه فارسی دارد. تمام صفحه‌بندی‌ها و تیترها و مطالب در داخل کشور انجام می‌شود و با استفاده سیستم‌های پیشرفته به آمریکا و اروپا مخابره می‌شود. در آنجا طبق قراردادهایی، چاپ و تکثیر می‌شود. این روزنامه نمی‌تواند با حجم انبوه روزنامه‌ها مقابله کند. اما برای آشنایی فرزندان ایرانیان خارج از کشور با زبان و فرهنگ و ادب فارسی چاپ می شود. زمانی که این روزنامه راه افتاده بود هنوز سایت‌های اینترنتی مثل امروز وجود نداشت.

او می‌خواهد که بنویسیم: «برخی از روزنامه‌نگارانی که بعد از انقلاب در روزنامه‌های مختلف مشغول به کار شدند در تحریریه‌های کیهان و اطلاعات، سهمی در کمک به آنها داشتم. ادعا ندارم من آنها را روزنامه‌نگار کردم. اما به هر حال سهم کمی در روزنامه نگار شدن بعضی از آنها داشتم. نیروهای جدید بعد از انقلاب و برخی از روزنامه‌نگاران کیهان و اطلاعات قبل از انقلاب هم با ما ماندند و همکاری کردند و از آنها تشکر می‌کنم که با نیروهای جدید، منصفانه و مهربانانه همکاری کردند.

در روزنامه کیهان آقایان مهدی فرقانی که قبلا دبیر سرویس گزارش بود و فریدون صدیقی که دبیر سرویس هنری بود و غلامرضا موسوی الان تهیه کننده فیلم‌های سینمایی هست و آن زمان دبیر سرویس سیاسی بود و محمد دهقانی، دبیر سرویس شهرستانها و مرحوم کوروس بابایی، دبیر سابق سرویس حوادث بود و در روزنامه اطلاعات آقای بیژن نفیسی که سمت‌های مختلفی داشت و هنوز هم در اطلاعات فعالیت می‌کند به همراه مرحوم احمدرضا دریایی و علی اصغر شیرزادی و صالحی آرام که بسیار با هم دوست بودیم. غیر از این افراد تعدادی دیگر هم در تحریریه‌های کیهان و اطلاعات فعال بودند و بعد از انقلاب همکاری با نیروهای جدید الورود انقلابی، را ادامه دادند.

رفیع در پایان یاد آور شد که در سال‌های ۵۴ و ۵۵ با زندانیان سیاسی از قبیل آیت‌الله طالقانی هم بند بود. کتاب «از دانشگاه تا شکنجه‌گاه» که حاصل گفتگو با اوست، شرحی از خاطرات آن ایام است.

آقای جلال رفیع وبلاگی دارد با عنوان دریچه http://jalalrafie.blogfa.com که در آن برخی از نوشته‌هایش را بازنشر می‌دهد و مطالبی را در موضوعات مختلف به خوانندگانش ارائه می‌دهد.

در ادامه شعر طنزی از جلال رفیع که در ستون دریچه‌ی روزنامه‌ی اطلاعات به چاپ رسیده بود با نام «طنز و نقد» را با هم می‌خوانیم. این شعر در پی استیضاح دکتر فاضل وزیر بهداشت دولت اول هاشمی رفسنجانی سروده شده است:

ای دریغا باز هم سطح تخصص نازل است
کار دکتر فاضل است!
وین معمّا، یا به قول خارجی‌ها پازل است
کار دکتر فاضل است!

گرچه با یک رای، دکتر فاضل از کابینه رفت
گرچه او بی‌کینه رفت
مرکب دارو و درمان بازهم پا در گل است
کار دکتر فاضل است!

هر کجا دیدی مریضی را مچل یا در هچل
کور یا کر یا کچل
هر زمان بیمار را دیدی به مرگش مایل است
کار دکتر فاضل است!

ای دریغا چیزی از حصبه، تراخُم کم نشد
بعدِ فاضل هم نشد
گر علاج این همه ویروس و میکرب مشکل است
کار دکتر فاضل است!

گرچه با دفترچه، آن بیمار مسکین بیمه شد
هم حقوقش نیمه شد
دکتر و دفترچه‌ی بیمه چو جنّ و بسمل است
کار دکتر فاضل است!

بهر آموکسی سیلین یا شربت آمپی سیلین
یا اریترومایسین
در دواخانه به صف صد مسیو و مادموازل است
کار دکتر فاضل است!

گر به جای آن کز استیضاح، به بهتر شود
پاک خر تو خر شود
کار استیضاح ما حقّ است امّا باطل است
کار دکتر فاضل است!

گر پدر در آتش بیماری فرزند سوخت
کلیه‌یْ خود را فروخت
ور غنی از فقر مستضعف همیشه غافل است
کار دکتر فاضل است!

هرچه بیماری است در اینجا و آنجا یا مرض
هرچه باشد، الغرض
گر در اینجا دیفتری یا آن‌که در آنجا سل است
کار دکتر فاضل است!

بهر جرّاحی اگر شد آن مریض محتضر
نوبتش سال دگر
کار ما دائم دعا بهر شفای عاجل است
کار دکتر فاضل است!

هرچه بیماری است در اینجا و آنجا یا مرض
هرچه باشد، الغرض
گر در اینجا دیفتری یا آن‌که در آنجا سل است
کار دکتر فاضل است!

بهر جرّاحی اگر شد آن مریض محتضر
نوبتش سال دگر
کار ما دائم دعا بهر شفای عاجل است
کار دکتر فاضل است!

گفت با من آنکه در دارو فروشی پادو است
توی «ناصر خسرو» است!
غیر از اینجا جای دیگر جستجو بی‌حاصل است
کار دکتر فاضل است!

هر که می‌خواهد ز کلیه عکس‌برداری کند
پرتوانگاری(!) کند
گر ندارد اسکناس آن کلیه عاطل باطل است
کار دکتر فاضل است!

از پی پرتونگاری گر میسّر آمپول
نیست بی تزریق پول
غم مخور آمپول کلیه قیمتش ناقابل است
کار دکتر فاضل است!

بهر عکس کلیه گر پرتونگاری لازم است
پول داری لازم است
پرتو پول ار نباشد کار دنیا کنسل است
کار دکتر فاضل است!

«پرتو نیکان نگیرد هرکه بنیادش بد است»
مفلس است و تنگ‌دست
هر که بی پول است، بی‌بنیاد، بی‌جان، بی‌دل است
کار دکتر فاضل است!

آی، دانشجوی مفلس، عازم خارج مشو
طالب کالج مشو
بگذر از خیر فرنگستان که «مانی» «لیتل» است
کار دکتر فاضل است!

هم به «هاسپیتال» معروف «کرامْوِل» دل مبند
ای مریض مستمند
از کرامول آن‌چه می‌ماند برای ما وِل است
کار دکتر فاضل است!

گفتی آن بیمار را منزل به منزل می‌برند
تا کرامول می‌برند
گرچه سنّش بیشتر، از شصت و پنجاه و چل است
کار دکتر فاضل است!

آن مریض از نسل آدم نیست، می‌باشد ملک
رفته تا اوج فلک
یا ز اهل‌البیت زر یا اهل علم الکامل است
کار دکتر فاضل است!

گر نداری پول، زائو را بگو ای مستطاب!
در خیابان رو بخواب
زایمان رایگان کار زنان عاقل است
(ایضاً) کار زنان عاقل است!

زن مرید مرد باشد ای عیال پاک‌بُن
ناقص‌العقلی مکن!
یک مرید خر به از صد روستا در بابِل است
(ایضاً= ایزن) در بابِل است!

چون نباشد تخت، وضع حمل کن در تاکسی
یا دکان واکسی!
بین تخت و تاکسی، فقر تو تنها حائل است
کار دکتر فاضل است!

تا تو را در شهر مستشفی به مستشفی برم
زایمان کن در برم
تاکسی در حکم مستشفی‌ست، مثل منزل است
کار دکتر فاضل است!

زوجه‌ی محتاج چک دکتر، چکاب قابله است؟
هشت ماهه حامله ست؟
چاره‌ساز او صدور چک به وجه حامل است
کار دکتر فاضل است!

#جلال_رفیع
#شاعران_همشهری
#تربت_حیدریه

کانال تلگرامی ما

https://t.me/anjomanghotb

منابع:
ویکی پدیا
سایت همیشه رو آن‌لاین
وبلاگ وب‌خند


برچسب‌ها: جلال رفیع, شاعران تربت حیدریه, تربت حیدریه, انجمن قطب
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ساعت 10:17  توسط زینب ناصری  | 

جز صُراحی و کتابم نبوَد یار و ندیم

انجمن شعر قطب تربت حیدریه

اولین روز هفته برای شاعران تربت حیدریه همیشه رنگ و بوی شعر دارد اما این بار طعم خوش کتاب هم به آن اضافه شده است. چقدر خوشبختیم ما که در دوران پس از یوهانس گوتنبرگ زندگی می‌کنیم و می‌توانیم هر چه دل‌مان خواست کتاب بخوانیم.

شاعران تربت حیدریه در این جلسه‌ی انجمن شعر و ادب قطب قرار است کتاب‌هایی در زمینه‌ی شعر و ادبیات معرفی کنند. این نشست برای شماست و کتاب برای همدلی. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 شنبه ۱۴۰۳/۰۸/۲۶ ساعت ۱۷:۰۰
🌸 باغ ملی، کتابخانه‌ی شهید بهشتی

#انجمن_قطب
#ستاره_قطب
#اطلاعیه
#معرفی_کتاب
#هفته_کتاب


https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌ها:
مصرع آغازین از حافظ است.
یوهانس گوتنبرگ که حدود ۱۳۹۸ میلادی در ماینتز آلمان به دنیا آمد زرگر بود و با اختراع ماشین چاپ،‌ صنعت چاپ را پایه‌گذاری کرد.
این جلسه‌ی به مناسبت هفته‌ی کتاب از طرف محفل ادبی ستاره‌ی قطب برگزار می‌شود.


برچسب‌ها: انجمن قطب, معرفی کتاب, خراسان, تربت حیدیه
+ نوشته شده در  جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ساعت 21:41  توسط بهمن صباغ‌ زاده  | 

برگزاری جلسات نقد فیلم یکی از کارهای اصلی انجمن نویسندگان تربت حیدریه است که سال‌هاست در این شهر برگزار می‌شود. به پیشنهاد اداره‌ی کتابخانه‌های عمومی تربت حیدریه قرار است یک جلسه‌ی نقد فیلم با همکاری انجمن‌های ادبی شهرستان برگزار شود.

در آغازین روز مهرماه با هم به تماشای یکی از آثار خوب سینمای ایران «شیار ۱۴۳» خواهیم نشست. شیار ۱۴۳ فیلمی به کارگردانی و نویسندگی نرگس آبیار است. همچنین رمانی با همین نام به قلم خود نرگس آبیار توسط انتشارات سوره‌ی مهر به چاپ رسیده است. نرگس آبیار فیلمنامه‌ی اصلی شیار ۱۴۳ را از خاطره‌ای با نام شیار ۱۴۳ از نوشته‌ی حمید داودآبادی اقتباس کرده است. این فیلم در سی و دومین دوره‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر در هفت رشته نامزد سیمرغ شد و در نهایت توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین بازیگر نقش اول زن (مریلا زارعی) را برنده شود.

🌸 یک‌شنبه ۱۴۰۳/۰۷/۰۱ ساعت ۱۶:۳۰

🌸 تربت حیدریه، باغ ملی کتابخانه‌ی شهید بهشتی

#اطلاعیه

#کتابخانه_بهشتی

#انجمن_نویسندگان_اوسنه

#انجمن_قطب

#انجمن_مثنوی_خوانی

#نمایش_فیلم

#نقد_فیلم

https://t.me/anjomanghotb


برچسب‌ها: اطلاعیه, کتابخانه بهشتی, انجمن نویسندگان اوسنه, انجمن قطب
+ نوشته شده در  یکشنبه ۱ مهر ۱۴۰۳ساعت 9:31  توسط زینب ناصری  | 

لک‌لک‌ها

بر لوله‌ی تانک‌ها لانه کرده‌اند

هواپیماهای جنگی زمین را شخم زده‌اند

برداشت روزنامه‌ها این است:

جنگ تمام شده است

برگشته‌ام

در آستانه‌ی در

بازوانت را می‌گشایی

و من

با آستین‌هایی که به جیبم سنجاق است

تنها چهل درصد آغوش برایت آورده‌ام

انجمن قطب در روزهای تعطیل رسمی برگزار نمی‌شود. این شنبه در خدمت‌تان نیستیم و در شش‌ماهه‌ی دوم سال، جلسات در کتابخانه‌ی شهید بهشتی برگزار می‌شود. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 شنبه ۱۴۰۲/۰۶/۳۱

🌸 انجمن شعر قطب برگزار نمی‌شود

#انجمن_قطب

#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌‌ها:

شعر آغازین از علی اصغر داوری است.

۲۱ سپ تامبر روز جهانی صلح است.


برچسب‌ها: انجمن شعر, انجمن قطب, کتابخانه بهشتی, اطلاعیه
+ نوشته شده در  جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ساعت 18:13  توسط زینب ناصری  | 

ما عاشقیم و خوش‌تر از این کار کار نیست

یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست

سال چهار فصل دارد و هر فصلش می‌تواند سرشار از خلاقیت و هنر باشد. فصل‌نامه برنامه‌ای مشترک از سوی انجمن‌های فرهنگی هنری تربت حیدریه است. ما در پایان هر فصل، در این گوشه‌ی کوچک از خراسان بزرگ دور هم جمع می‌شویم تا کارنامه‌ی سه‌ماهه‌ی انجمن‌های شهرستان را ورق بزنیم و در جریان آخرین فعالیت‌های انجمن‌های و گروه‌های فرهنگی، ادبی و هنری قرار بگیریم. حضور در مراسم فصل‌نامه برای همه‌ی علاقه‌مندان برنامه‌های فرهنگی آزاد و رایگان است. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۶/۲۲ ساعت ۱۸:۰۰

🌸 باغملی تربت حیدریه، تالار اندیشه

#انجمن_قطب

#انجمن_نویسندگان_اوسنه

#انجمن_مثنوی_خوانی

#انجمن_شاهنامه

#انجمن_نمایش

#انجمن_موسیقی_ایرانی

#کانون_پرورش_فکری

#فصل_نامه_انجمن_ها

#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌ها:

بیت آغازین از عماد خراسانی است.

«فصلنامه» برنامه‌ای است که به همت هنرمند همشهری احسان انوریان از زمستان ۱۴۰۱ در پایان هر فصل برگزار می‌شود.

طراح پوستر: زهره خضری


برچسب‌ها: اطلاعیه, کانون پرورش فکری, فصلنامه انجمن ها, انجمن قطب
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۳ساعت 12:14  توسط زینب ناصری  | 

جسمم غزل است اما روحم همه نیمایی‌ست

در آینه‌ی تلفیق این چهره تماشایی‌ست

تن خو به قفس دارد جان زاده‌ی پرواز است

آن ماهی تَنگ‌آب و این ماهی دریایی‌ست

محمدعلی بهمنی

محمدعلی بهمنی از نامدارترین غزل‌سرایان معاصر بود. او از معدود شاعرانی بود که توانست روح نیمایی را با قالب سنتی غزل تلفیق کند و راهی را هموار کرد که رهروان بسیار یافت. او چند بار در سال ۱۴۰۳ دچار سکته‌ی مغزی شد و ساعت ۲۳ جمعه ۹ شهریور پس از یک عملیات احیای ناموفق قلبی در بیمارستانی در تهران از دنیا رفت. پیکر او جهت خاکسپاری به بندرعباس منتقل شد. سه‌شنبه ۱۴۰۳/۰۶/۱۳ در میان جمع دوستدارانش این ماهی دریایی به دریا رسید و آرام گرفت.

برای شرکت در جلسات انجمن شعر قطب همین که به ادبیات علاقه‌مند باشید کافی است. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 شنبه ۱۴۰۳/۰۶/۱۷ ساعت ۱۷:۰۰

🌸 تربت حیدریه، بهشتی ۵ اقامتگاه بومگردی تهمینه

#انجمن_قطب

#اقامتگاه_بومگردی_تهمینه

#اطلاعیه

#محمد_علی_بهمنی

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت:

ابیات آغازین از محمدعلی بهمنی است.


برچسب‌ها: انجمن قطب, اقامتگاه بومگردی رباط تهمینه, محمدعلی بهمنی
+ نوشته شده در  شنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۳ساعت 14:55  توسط زینب ناصری  | 

چون عهده نمی‌شود کسی فردا را

حالی خوش دار این دل پر سودا را

می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه

بسیار بتابد و نیابد ما را

در سال‌های گذشته بسیار پیش آمده که با هم به شهرهای مختلف خراسان سفر کرده‌ایم یا در تربت حیدریه میزبان جمعی از شاعران خراسان بوده‌ایم.

انجمن شعر کاشمر یک‌شنبه‌ها تشکیل می‌شود و این یک‌شنبه شاعران کاشمر میزبان شاعران تربت حیدریه، کاشمر و خلیل آباد هستند. این جلسه در یک مکان خصوصی به نام کافه کتاب سوداد برگزار می‌شود و برنامه‌ی جلسه شعرخوانی است.

🌸 یک‌شنبه ۱۴۰۳/۰۵/۲۸ ساعت ۱۷:۳۰

🌸 کاشمر، کافه کتاب سوداد امام خمینی ۱۲

🌸 حرکت از تربت حیدریه ساعت ۱۶:۴۵ کتابخانه‌ی شهید بهشتی

#انجمن_قطب

#کاشمر

#سفر

#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌ها:

رباعی آغازین از خیام است.

خانم صبری لطف کردند و برای هماهنگی قبول زحمت کردند. عزیزانی که ماشین‌شان جای خالی دارد و دوستانی که ماشین ندارند به خانم صبری پیام بدهند.

@F_s_b888


برچسب‌ها: اطلاعیه, سفر, کاشمر, انجمن قطب
+ نوشته شده در  شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ساعت 15:34  توسط زینب ناصری  | 

خانه‌ام آتش گرفته‌ست، آتشی جانسوز

هر طرف می‌سوزد این آتش

پرده‌ها و فرش‌ها را، تارشان با پود

من به هر سو می‌دوم گریان

در لهیبِ آتش پُر دود

وز میان خنده‌هایم، تلخ،

و خروش گریه‌ام، ناشاد،

از درون خسته‌ی سوزان،

می‌کنم فریاد

ای فریاد!

ای فریاد!

خانه‌ام آتش گرفته‌ست، آتشی بیرحم.

همچنان می‌سوزد این آتش،

نقش‌هایی را که من بستم به خونِ دل

بر سر و چشمِ در و دیوار

در شبِ رسوایِ بی‌ساحل

وای بر من

سوزد و سوزد

غنچه‌هایی را که پروردم به دشواری

در دهان گودِ گلدان‌ها

روزهای سخت بیماری

بیست و هشتم مرداد مناسبتی ادبی نیست اما این مناسبت تاریخی تاثیری عمیق در ادبیات معاصر گذاشت. می‌گویند تاریخ را فاتحان می‌نویسند اما تاریخ در کلمات شاعران خواندنی‌ست. به یاد اخوان، شاملو، کسرایی، ابتهاج و تمام شاعرانی که هنرمندانه روایتگر تاریخ روزگار خود بودند. انجمن قطب خانه‌ی تمام علاقه‌مندان شعر در تربت حیدریه است. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 شنبه ۱۴۰۳/۰۵/۲۷ ساعت ۱۷:۰۰

🌸 تربت حیدریه، باغ ملی کتابخانه‌ی شهید بهشتی

#انجمن_قطب

#کتابخانه_بهشتی

#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت:

شعر آغازین از مهدی اخوان ثالث است.


برچسب‌ها: انجمن قطب, اطلاعیه, کتابخانه شهید بهشتی, اقامتگاه بومگردی رباط تهمینه
+ نوشته شده در  جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ساعت 15:14  توسط زینب ناصری  | 

کلماتی هست که می‌میرند

کلماتی هست که کلماتِ دیگر را می‌بلعند

کلماتی هست که با هیچ پاک‌کنی پاک نمی‌شوند

برای شرکت در جلسات انجمن شعر قطب همین که به ادبیات علاقه‌مند باشید کافی است. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 شنبه ۱۴۰۳/۰۵/۱۳ ساعت ۱۷:۰۰

🌸 تربت حیدریه، بهشتی ۵ اقامتگاه بومگردی تهمینه

#انجمن_قطب

#اقامتگاه_بومگردی_تهمینه

#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌ها:

شعر آغازین از حسین پناهی است.

حسین پناهی ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ در تهران از دنیا رفت.


برچسب‌ها: اقامتگاه بومگردی رباط تهمینه, انجمن قطب, اطلاعیه
+ نوشته شده در  جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳ساعت 23:30  توسط زینب ناصری  | 

ما به عهدت خانه‌ی دل از طرب پرداختیم

در به روی خوشدلی بستیم و با غم ساختیم

سایه‌پرور ساخت صد مجنون صحراگرد را

رایتی کاندر بیابان جنون افراختیم

عشق او ما را گرفت از چنگ دیگر دلبران

تن بُرون بردیم از این میدان ولی جان باختیم

محتشم کاشانی را معمولا همه‌ی ما به ترجیع بند مشهور (باز این چه شورش است...) می‌شناسیم. محتشم هر چه در شعر آیینی قوی‌ست در غزل‌هایش هم شاعری شاخص و برجسته است. روز گرامیداشت محتشم در تقویم ما برابر است با روز اول محرم و این روز بهانه‌ای است که به شعر محتشم و شعر آیینی بپردازیم.

آغازین روز هفته برای ما طلوع شعر است و مثل همیشه دلخوشیم به دیدار هم. اگر به شعر علاقه دارید و در تربت حیدریه زندگی می‌کنید انجمن قطب را از خودتان دریغ نکنید. برای شرکت در جلسات انجمن شعر قطب همین که به ادبیات علاقه‌مند باشید کافی است. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 شنبه ۱۴۰۳/۰۴/۲۳ ساعت ۱۷:۰۰

🌸 تربت حیدریه، بهشتی ۵ اقامتگاه بومگردی تهمینه

#انجمن_قطب

#اقامتگاه_بومگردی_تهمینه

#اطلاعیه

#محتشم_کاشانی

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت:

ابیات آغازین از محتشم کاشانی است.


برچسب‌ها: رباط تهمینه, محتشم کاشانی, انجمن قطب, اقامتگاه بومگردی تهمینه
+ نوشته شده در  جمعه ۲۲ تیر ۱۴۰۳ساعت 14:55  توسط زینب ناصری  | 

مرا دَفنِ سراشیب‌ها کنید که تنها

نَمی از باران‌ها به من رسد اما

سیلابه‌اش از سر گذر کند

مثلِ عمری که داشتم

در تعریف شعر سخن بسیار رفته است. از کلام موزون و مخیّل و مقفّیٰ تا گره‌خوردگی عاطفه و خیال در بستری آهنگین، اما شعر ریشه در جان شاعران دارد. شاعران شعر را آن‌طور که می‌خواهند پیچ و تاب می‌دهند، آن را چون گلی به دست خود آب می‌دهند و عطرش را در فضا می‌پراکنند.

مثل همیشه آغازین روز هفته را در پناه حضرت شعر شروع می‌کنیم. چراغ سردرِ کاروان‌سرای تهمینه را به عشق مسافرانی که راه‌شان به وادی ادبیات افتاده است روشن نگاه می‌داریم. برای شرکت در جلسات انجمن شعر قطب همین که به ادبیات علاقه‌مند باشید کافی است. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 شنبه ۱۴۰۳/۰۴/۱۶ ساعت ۱۷:۰۰

🌸 تربت حیدریه، بهشتی ۵ اقامتگاه بومگردی تهمینه

#انجمن_قطب

#اقامتگاه_بومگردی_تهمینه

#اطلاعیه

#بیژن_الهی

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌ها:

شعر آغازین از بیژن الهی است.

بیژن الهی در ۱۶ تیرماه ۱۳۲۴ در تهران به دنیا آمد.

باباطاهر گفته: «گلی که خُوم بِدادُم پیچ و تابِش/ به اشک دیدگانُم دادُم آبِش/ درین گلشن خدایا کی روا بی/ گل از مو دیگری گیرد گلابش»


برچسب‌ها: انجمن قطب, بیژن الهی, تربت حیدریه, اطلاعیه
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ساعت 10:32  توسط زینب ناصری  | 

گرامیداشت استاد محمد قهرمان در زادگاهش

محمد قهرمان امیرآباد تربت حیدریه

از سال ۱۳۹۵ هر ساله مراسمی به یاد استاد محمد قهرمان در زادگاهش روستای امیرآباد برگزار می‌شود. این مراسم شکل‌های مختلفی را تجربه کرده است از همنشینی ساده با اهالی روستا تا دعوت رسمی از شاعران مطرح خراسان در یک جشنواره‌ی دو روزه با کمک مسئولین شهرستان، اما در نهایت به این نتیجه رسیده‌ایم که در یک دعوت‌نامه‌ی عمومی همه‌ی دوستداران استاد محمد قهرمان را به این مراسم دعوت کنیم.

میزبان مراسم خانواده‌ی قهرمان هستند و کارهای اجرایی را شاعران تربت حیدریه به عهده دارند. امیرآباد دهی‌ست کوچک که سروی چون قهرمان در آن رویید و بالید و سایه‌گستر شد.

🌸 پنج‌شنبه ۱۴۰۳/۰۴/۰۷ ساعت ۱۷:۳۰ تا ۲۰:۳۰
🌸 هفت کیلومتری جنوب تربت حیدریه، روستای امیرآباد (مکان برگزاری جلسه روی نقشه)

#انجمن_قطب
#امیرآباد
#محمد_قهرمان
#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌ها:
برای هماهنگی شعرخوانی به بهمن صباغ زاده پیام دهید:
@bahmansabaghzade
هیچ نهادی برگزارکننده‌ی این مراسم نیست و به تبع آن در مورد ایاب و ذهاب، شام و اقامت تدارکی دیده نشده است. لینک اقامتگاه‌های تربت حیدریه
طراحی پوستر: مهدی یپرم


برچسب‌ها: محمد قهرمان, امیر آباد, انجمن قطب, اطلاعیه
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ساعت 11:32  توسط بهمن صباغ‌ زاده  | 

انجمن قطب تربت حیدریه

ماییم ز عشق یافته مرهمِ خود

بر عشق نثار کرده هر دم دمِ خود

تا هر دمِ ما حوصله‌ی عشق رود

در هر دم ما عشق بیابد دم خود

این ماییم و این‌جا حیاط رباط تهمینه است. شنبه‌ها ساعت پنج تا هفت عصر این‌جا زمان متوقف می‌شود. ما دغدغه‌هایمان را پشت درِ بزرگ کاروان‌سرا جا می‌گذاریم و با لبخند وارد رباط می‌شویم. در این زمان خاص و در این مکان خاص که به انجمن قطب مشهور است مهم‌ترین کار دنیا شعر است و ما خلق شده‌ایم تا کنار هم بنشینیم و لحظه‌ها را به عاطفه و موسیقی و خیال گره بزنیم.

برای شرکت در جلسات انجمن شعر قطب همین که به ادبیات علاقه‌مند باشید کافی است. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 شنبه ۱۴۰۳/۰۴/۰۲ ساعت ۱۷:۰۰

🌸 تربت حیدریه، بهشتی ۵ اقامتگاه بومگردی تهمینه

#انجمن_قطب

#اقامتگاه_بومگردی_تهمینه

#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌ها:

رباعی آغازین از مولانا است.

نام انجمن «قطب» از شیخ قطب‌الدین حیدر آمده و این نام انتخاب موسسین انجمن در دهه‌ی پنجاه است.


برچسب‌ها: اطلاعیه, رباط تهمینه, انجمن قطب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ساعت 22:18  توسط زینب ناصری  | 

نخستین جشنواره‌ی گردشگری ادبی ابریشم

نخستین جشنواره‌ی گردشگری ادبی ابریشم

شعر و نثر در موضوع‌های
ابریشم، پیله و پروانه، حریر و پرنیان، صنایع دستی، گردشگری، میراث فرهنگی، نوغان، زری‌بافی، تربت حیدریه، بایگ (شهر ملی ابریشم‌کشی)

🔺این جشنواره در سطح استانی (خراسان رضوی) برگزار می‌شود.
🔺شاعران برگزیده جایزه‌ی نقدی، لوح تقدیر و تندیس دریافت می‌کنند.
🔺آثار شایسته‌ی تقدیر لوح تقدیر دریافت می‌کنند.
🔺آثار در یک کتاب چاپ خواهد شد.
🔺هزینه‌ی ایاب و ذهاب، اقامت و پذیرایی برگزیدگان به عهده‌ی جشنواره است.
🔺برگزاری تور گردشگری ابریشم از برنامه‌‌های این جشنواره است.
🔺آثار بخش کودک و نوجوان، و بخش بزرگسال جدا داوری می‌شود.
🔺عزیزانی که مایل به شرکت در بخش رقابتی نیستند و فقط می‌خواهند با ارسال اثر از جشنواره حمایت کنند می‌توانند به صورت افتخاری شرکت کنند.

مهلت ارسال آثار (یک تا سه اثر) سه‌شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
تلگرام و ایتا
@bahmansabaghzade

#ابریشم
#بایگ
#تربت_حیدریه


https://t.me/anjomanghotb

حامیان این برنامه: میراث فرهنگی تربت حیدریه، فرهنگ و ارشاد تربت حیدریه، انجمن شعر و ادب قطب، شهرداری بایگ و شرکت ابریشم‌کشان


برچسب‌ها: ابریشم, انجمن قطب, میراث فرهنگی, تربت حیدریه
+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ساعت 19:18  توسط بهمن صباغ‌ زاده  | 

رضا نجاتیان
عنوان

خواهد آمد با درنگی ژرف

آری خواهد آمد

خواهد آمد

تا سواران را غبار از دیده برگیرد

خواهد آمد تا غروب قفل در چنگال پاییزان طلوعی مهربان باشد

خواهد آمد تا خمار خستگان را با شراب چشم‌هایش بشکند، آرام و بی غوغا

خواهد آمد تا سکوت سرد سنگستان فرو ریزد

خواهد آمد

خوب بنگر

چنگ در آیینه زن

شاید او را دیده باشی

او که با برق نگاهت در تماشا با تو همراه است

#رضا_نجاتیان

#هوای_تازه

#پیام_ولایت

کانال تلگرامی انجمن شاعران ستاره قطب 👇

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت: عکس از آرشیو انجمن مثنوی‌خوانی تربت حیدریه است.


برچسب‌ها: رضا نجاتیان زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب, پزشک
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ساعت 17:34  توسط زینب ناصری  | 

زهرا آرین نژاد

گذشته مثل باغی شعله‌ور آب از سرم امشب

میان کوره می‌سوزد چرا سرتاسرم امشب

شبیه شاخه‌های خسته‌ی یک ذهن درگیرم

نشسته کفر و ایمان در تمام پیکرم امشب

جنوب داغ لب‌های تو آن‌سو، آسمان این‌سو

خدایا از کدامین عشق باید بگذرم امشب؟

به روی سایه‌ی شک و یقین گیسو پریشان کن

بزن با خیل مژگانت به سیم آخرم امشب

مرا از کوچه‌های سرد و سر در گم رهایی ده

بزن زنجیر سنگینی به پای باورم امشب

مرا کافر کن و پیغمبرم شو هر چه باداباد

بسوزان با دو چشم شرقی‌ات بال و پرم امشب

میان این همه مرثیه‌ی باران و بی‌آبی

نمی‌دانم چرا زیبای من شاعرترم امشب

دوباره آسمان برقی زد و حال مرا پرسید

خدایا از کدامین عشق باید بگذرم امشب؟

#زهرا_آرین_نژاد

#هوای_تازه

#پیام_ولایت

کانال تلگرامی انجمن شاعران ستاره قطب👇

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت: عکس از آرشیو انجمن قطب به تاریخ شنبه ۱۴۰۱/۰۸/۲۱ در کتابخانه‌ی شهید بهشتی


برچسب‌ها: زهرا آرین نژاد, زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ساعت 17:31  توسط زینب ناصری  | 

هوای تازه

نازنین مرادی
نازنین مرادی

پیش پای آرزوهای محال کودکی

خنده و لبخندهای بی‌صدا امضا نشد

ما که از نسلی ترک‌خورده به دنیا آمدیم

نوجوانی قسمت ما بود سهم ما نشد

تارِ رویاهایمان را با هزاران آرزو

اشتباهی لای موهای پریشان بافتیم

هر خیابان یک مسیر از انتهای زندگی‌ست

کوچه‌ای بن‌بست ما از این خیابان ساختیم

ما به فرداها گره خوردیم اما این طناب

ریسمان کهنه و پوسیده‌ای در چاه بود

زندگی‌مان در گلوی داستانی گیر کرد

آخر این قصه جای حرف پایان آه بود

#نازنین_مرادی

#هوای_تازه

#پیام_ولایت

کانال تلگرامی انجمن شاعران ستاره قطب👇

https://t.me/anjomanghotb

عکس از آرشیو انجمن شعر و ادب قطب به تاریخ تاریخ شنبه ۱۴۰۱/۰۶/۱۹


برچسب‌ها: نازنین مرادی, زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ساعت 17:25  توسط زینب ناصری  | 

محمد مقدسی
محمد مقدسی

مُویُم نامردِ نامِردایْ زِمَـْنَه

مُو تُر بِدبخت مُنُم مُفتی دِ خَـْنَه

اَگِر رِفتَه رِفیقُم زار رِفتَه

اَگِر دکتر بویَه بیمار رِفتَه

اَگِر شُو۪ا دِ خُو۪ دَم رو طِلا ری

چُنو بِدبخت مُنُم تُر که تِبا ری

چُنو وَردَرُم از سر مُو کُلاتِر

کُنُم بَلِّ صدایْ خاور صداتِر

مُنُم تار و خمار و گَو۪ چِشاتِر

مِنی گم خَنَه‌تِر و جا بِچاتِر

مُو رنگُم زَردَه، وِر بَعدِش سیاهَه

خِدِی هر که رِفِق رُم او تِباهَه

اُمِد دَرُم بِفِهمی که کیُم مُو

رِفِق و همدمِ مردِ نیُم مُو

مُو تِریاکُم، مُو تِریاکُم، مُو تِریاک

مُنُم شاهِر مُو یَک معتادِ بوناک

مُو تِریاکُم مِگیرَن از مُو مورفین

از آمریکا بگیر تا ژاپن و چین

همه‌یْ دنیا به مُو محتاج رِفتَن

وُ بَعضا هُم اَرِب‌قیقاج رِفتَن

مُو دارو بویُم و رَفتُم مخدّر

وُ رو کِردُم مُو کِم‌کم عرضه‌هامِر

مُر اوّل وِر سر سِنجاق کِردَن

وُ سیمِر دَم اَلُو۪ هی داغ کِردَن

مُچُسبُندَن و هِی جیزجیز کِردُم

وُ کِم‌کم غِیرَتِر ریزریز کِردُم

شماها کِم‌کِمَک راهار شناختِن

وُ منقل، اَمبُر و بافور ساختِن

نِرَفتِن نَعشَه از تِریاکِ پختَه

گِریفتِن شیرِه‌ی تِریاکِ سُختَه

نِکِردِک بَعضِهار سِر دودِ تریاک

کوکائین کِردَه دَم کَسِه‌یْ سرش خاک

تو که دَم زِروِرَق کِردَه، مِتی گَل

اَزی کار بیترَه بافور و مِنقَل

کریستال و کِراک و گَرد و شیشَه

مِنَه پودَه تِنَه و برگ و ریشَه

حَشیش و پیپ و سیگار و چِلیمِر

اُجاق و مِنقَل و پِکنیک و سیمِر

وَخِز گم کُ تِمُم نَعشِه‌جاتِر

دِ هم کن او غُل و زِنجیرِ پاتِر

اَگِر وَرگَن بِرارت تیر خُوردَه

بِچَه‌ت از دشمنِت شِمشیر خُوردَه‌

وُ یا که مادرِت الآن مِمیرَه

زنِت رِفتَه طلاق از تو بِگیرَه

مِگی خاب! تا همی بَستُم تِمُم رَه

مِمیری تو اَگِر دودِ حُرُم رَه

اَگِر ترک و اَگِر کرد و بلوچی

مُو غولم، تو دِ بَرجُم یک مَروچی

مُر اندَزِه‌یْ نُخُود چِسبُندَه وِر سیم

اَگِر رُستم بَشی تُر مُو مُنُم نیم

تو پِندَری کیی که مُور کِنی داغ؟

مُو کِردُم صد هزار تا بَلِّ تُر قاق

مُو کِردُم خلقِ دِنیار خاک وِر سر

مُو دایُم مِلک و اُو۪ و خَنِه‌هار پر

مُو رد کِردُم تریلی‌هار بَم زور

وِرَم لولَه و قالِ تنگِ بافور

رِفِق! دل بِکّن از مُو، تُر مُنُم خار

مُنُم دَم رو سرِت دنیارْ آوار

مُنُم قِل مُو کِلَوِه‌یْ زندگی‌تِر

که بُفروشی تو توشلایْ بچّگی‌تر

هدر کِردَه تو آبروتِر خِدِیْ مُو

مِتی خَلَه و خَلوتِر بِرِیْ مُو

تو دَم خَنِه‌یْ بِرارت جا نِدَری

و جایِ دَم دلِ بابا نِدَری

اَگِر دزدی دِ خَنِه‌یْ هر که بویَه

کِلیکاشا فِقَط وِر تو نِشویَه

وَخِز غیرَت کُ تِرقَز تِه دِ مِیدو

وُ بُگذار دستِتِر وِر اِینِه زَنو

وِرَم سوزَه هَمو که تُر تِبا کِرد

هَمو اوّل خِدَم تُر آشنا کِرد

تو وَرگُ «یا علی!» وِر پا خِز ای دوست

اَتیشایْ عالَمِر وِر ما رِز ای دوست

#محمد_مقدسی

#هوای_تازه

#پیام_ولایت

#اعتیاد

کانال تلگرامی انجمن شاعران ستاره قطب👇

https://t.me/anjomanghotb


برچسب‌ها: محمد مقدسی, زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ساعت 17:17  توسط زینب ناصری  | 

آمنه فرامرزی نژاد
عنوان

کنار پنجره‌ی آخرین شب پاییز

شروع قصه‌ی آشوب چشم‌های کبود

تو شهرزاد غزل‌خوان شهر من بودی

در آن شبی که برایم هزار و یک شب بود

کنار پنجره بودی، دو سیب سرخ و انار

کتاب خواجه‌ی شیراز و راز و دلتنگی

بیا ز تاک غزل شربتی شراب آور

ببر مرا و رها کن از این شب سنگی

«ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است»

چه فال تلخ و غریبی، ببخش بانو جان!

ورق بزن و برو سمتِ فصل تازه‌تری

دلم گرفته از این حجم درد بی‌درمان

تو مکث کردی و آن شب زمان ز پا افتاد

زمین به خلسه فرو رفت، مست شد چرخید

چه رازهای مگویی که فاش و رسوا شد

انارِ سفره‌ی یلدا به بغض من خندید

سکوت کردی و من در جهان خود ماندم

کتاب بسته شد و قلب عاشقم لرزید

کنار دست تو حافظ غزل‌سرایی کرد:

«معاشران گره از زلف یار باز کنید»

#آمنه_فرامرزی_نژاد

#هوای_تازه

#پیام_ولایت

کانال شاعران ستاره قطب در تلگرام👇

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت: عکس از آرشیو انجمن قطب انتخاب شده است.


برچسب‌ها: آمنه فرامرزی نژاد, زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ساعت 17:12  توسط زینب ناصری  | 

سیدعلی منصوری
عنوان

برگ‌ها از شاخه‌های لاغرم بر باد رفت

در هیاهوها دل خوش‌باورم بر باد رفت

متن اشعارم شبیه خنده‌ی تلخ تو شد

شادی‌ام در شعرهای دفترم بر باد رفت

مادرم روزی برایم گریه کرد و بعد هم

روز های خوب ذهن مادرم بر باد رفت

در مسلمانی خود گاهی مردد می‌شوم

مذهبم برجاست اما باورم بر باد رفت

«آمدی جانم به قربانت» ولی حالا که من

در فراق شانه های تو سرم بر باد رفت

#سید_علی_منصوری

#هوای_تازه

#پیام_ولایت

کانال انجمن شاعران ستاره قطب👇

https://t.me/anjomanghotb

عکس از آرشیو انجمن شعر و ادب قطب به تاریخ شنبه ۱۴۰۰/۱۱/۰۸


برچسب‌ها: سیدعلی منصوری, زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ساعت 17:4  توسط زینب ناصری  | 

معین جلالی
عنوان

به شب بوسیدمت

در مردمک‌های به چشمِ شعله‌ات موزون

در آن تاریکِ مه‌اندودِ با هر روشنی دشمن

تو می‌افروختی آتش

به حوض سرخ لب‌هایم

تنت در آتش سودای من سوزان

فروزان‌تر ز هر نوری دو چشم مست میگونت

پریشان چون دلم در تن، شب زلفت

دمادم رهزن سرخینه‌پوش تو، سبک می‌زد به راه پیچ‌درپیچ نفس‌هایم

غریق شعله‌ی دریای تو در زورق بشکسته‌ی لب‌ها

فرودم‌بسته با خود راز می‌گفتم

«چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون»

الا ای شعله‌ی تیزِ شبانگاهی

تو را از شاخه‌ی پاک نگاهت باز می‌دارم

تویی آن تک‌درخت وادی سینا

به شب روشن‌تر از خورشید دل لٰکن درخت سبز روزان جدایی‌ها

تویی ای همنشین دل

تو ای خورشید!

#معین_جلالی

#هوای_تازه

#پیام_ولایت

کانال انجمن شعر ستاره قطب👇

https://t.me/anjomanghotb

عکس از آرشیو انجمن شعر و ادب قطب به تاریخ شنبه ۱۴۰۰/۱۱/۰۸


برچسب‌ها: معین جلالی, زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ساعت 16:59  توسط زینب ناصری  | 


علی اکبر عباسی
عنوان

شُوِسردِ زِمِستو تا سِحَر رَف

گُلِ اَفتُو ز پوشتِ کو به در رَف

به دَر رَف تا که از تِغ نِـْشِ اَفتُو

دِ لرز و لِقوَه رَف چِلَّه به یِگ‌هُو

اَتیش اُفتی مِگی از چُخت آسْمو

به جونِ خِرمَنِ پُمبَه‌یْ زِمِستو

سِوارِ خر رِسی از راهْ (نوروز)

خِدِیْ ریشِ سِفِـْد و کِلپِچِ سُوز

گِذیشتَه اِینِه‌یِ دَم رویِ شَـْنَه

می‌ییَه و مِرِخصَه و مِخَـْنَه

سلامِ وِر سِه‌قُلَّه کی و پِش‌کو

جِوابِ اور دایَن سِه‌بِرارو

هَفَش مَن خارِ خوشک و چِرخَه جَم کی

بِساطِ چای و قِلیونِر عَلَم کی

مِـْخِ اُوسارِ خَرْشِر وِر زِمی کُفت

نِگا وِر چِلِّه‌خوردی کِرد و وِرگُف

تو که نِه برفِ دَْری و نِه بارو

هَمو بیتَر که وَرگِردی اَزین‌چو

دِ این‌جِه اَستی‌یِی بی‌فِیدَه وِر لیک

خا نِمتَـْنی که وَرجیکّی فُروجیک

تا چَشم چِلَّه رَف خیرَه به نوروز

کِشی از کُرقِ دل آهِ جِگِرسوز

چُِنو که برفِ جونِش پاک اُورف

دِ قَر رَفت و دِ پوشتِ تِـْغ دِ خُورف

دِ مینِ شِـْلَه و کو پیچیَه بو

صدایْ قِلیو و دود و دَمِ قِلیو

شرو کِردَن به خُوندَن دِ سَرِ پَل

چُغوک و سوسِلینگ و توهی و جَل

اَمَه یادُم به یِک‌هُو از سِمِندَر

هَمو وَخ که دِ کوهایِ فِهَندر

دِ او وِر تَر دِ پوشتِ قُلِّه‌یِ کو

عَروسی بو مِگی، ساز و دُهُل بو

دُهُل‌زَن پَـْیَه و دوسَزِه‌زَن باد

دِ بَـْزی رِفتَه بویَن گُندمایْ شاد

نِگا کُ وِر دِرِختایْ باغِ پِش‌کو

سِفِددال و چنار و سُور و نَـْجو

هَمَه‌شا وِر قِطار و وِر رِدیفَن

هَمَه از دَم غِزِل‌خویَن، غِزِل‌خو

عروسیَه دِ نوروزگاه انگار

مِرِخصَه بِـْدِ مِجنو دِ لُو جو

کِمَر خم کِردَه تاک و دِس‌به‌سینَه

خوش‌آمد وِرمِگَه دایِم به مِهمو

دِ سَرْ مِجلِس نِشِستَه بَلِّ خانِ

عمو نوروز پیرِ جِرق و جُمبو

کُت و شِلوارِ سُوزِ رِخ‌رِخی‌شِر

دِ بَر کِردَه و اَستیدَه دِ مِیدو

مِخَـْنَه خطبِه‌یِ عقدِ عروسی‌ر

مِتَه یَک رونِمَـْیی او به هر دو

تا که وِرگُف عروس باغ: بَعلِه

هَمَه شاباش رِختَن وِر سرِ او

به هَم رِخت او رِدیفِ دوقِطارَه

به پا رَف رقصِ وِردورَه دوبَرَه

مثالِ بره‌های از گلَّه سیوا

که بُفتَه چَشمِ‌شا وِر مَـْدِراشا

گِلِه‌یْ بادِ بِهار از دَمَنِ کو

دِ خِز رَف وِر حدِ دشت و بیابو

دِرِختا دست‌ِشا دِ دست هم بو

دِ بَـْزی بویَن و رقصِ حَتَم بو

دِرِختایْ بِـْد به سازِ باد و بِیدَم

مِکِردن رقصِ چُوبَـْزی خِدِیْ هم

درختِ سینجَد و سِـْب از شکوفاش

مِرِختن وِر سرِ داماد شاباش

هَمو بادِ که وِرخِست از سَرِ کو

مِرِخت از دَمَنِش بویِ اَویشو

اَمَه داماد و یَک چَرخِ زَه از نُو

گِریف دستِ عَروسِر دِ میَندو

به فَنِّ جُمبل و جادوگِری، کی

دِ هر انگشتِ او صد تا کِلیکی

کِلیکی که از الماسَه نِگینِش

نِگینِ که عَقیقُم هَس دِ مینِش

به یِک‌بَـْره بِلَن رفت از هَمَه‌جا

صدا و بُنگِ شاباشِ دِرِختا

تا وِرخِست از سرِ جا بادروفَه

هوا یک‌دَفَه رَف پور از شکوفه

رِسی از یارْ دِستِنبو به دستُم

که مُو از بوی دِستنبوشْ مَستُم

سِمِندر مستْ از بویِ بهارش

اَمَه اِنشَست دَم چَـْرِه‌یْ نِگارش

صدا زَه بَم زِبونِ بی‌زِبَـْنی

وَخِز بسَّه دگَه نا‌مِهربَـْنی

قِرارِ ما نِبو که بی‌وِفَـْیی

قِرارِ ما نبِو اِقذِر جِدَْیی

وَخِز از جا که عیدَه، عیدِ نوروز

تِمُم رَف برف و سِرما و یَخ و سوز

دِرِختا از شکوفَه شِتِّه‌بَن رَف

تَهِ نوروزگاها شِستِه‌کَن رَف

نِهالِ سِـْب که ما کیشتِم خِدِیْ هم

مَیَه میوَه بِتَه امسال کِم‌کَم

درختِ سِـْب شکوفَه وَختِ دَْره

تو رِ اِی گُل به یادِ مُو میـْرَه

مُگم وَرخِز نِگا کُ اِی سِمِندر

گُلُو تورِ عروسی کِردَه وِر سر

وَخِز از جا که مِیدونِر بِگردِم

هَمِه‌یْ کوه و بیَـْبونِر بِگردِم

بِرِم جایِ خِدَت که غم نِبَـْشَه

دلِ پورغصَّه و مَـْتَم نِبَـْشَه

نوروز ۱۴۰۲؛ تربت حیدریه

#علی_اکبر_عباسی

#هوای_تازه

#بهاریه

#سمندرخان_سالار

#شعر_گویشی

#تربت_حیدریه

#پیام_ولایت

کانال انجمن شاعران ستاره قطب​​​​​👇

https://t.me/anjomanghotb


برچسب‌ها: علی اکبر عباسی, زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ساعت 16:31  توسط زینب ناصری  | 

مریم بهنام

محبوب من!

می‌دانم که نیستی

و این روزها شهر زورش می‌آید به جای تو

به همه‌ی عابران اردیبهشت سلام دهد

می‌دانم

که با آمدنت همه‌چیز رو به راه می‌شود

زنان شاعر می‌شوند

و مردان

همه‌ی تکه‌های به جا مانده از گذشته را خاطره می‌کنند

فقط کافی‌ست یک صبح

سرزده همه‌ی شهر را به خیابان بکشانی

آن وقت خواهی دید

لبخند تو

چند عید را پیش‌بینی می‌کند

پس بخند! شاید ماه از لبان تو افتاد

#هوای_تازه

#مریم_بهنام

#اقامتگاه_بومگردی_تهمینه

کانال انجمن شاعران ستاره قطب👇

https://t.me/anjomanghotb

عکس از آرشیو انجمن قطب به تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ در اقامتگاه بومگردی تهمینه


برچسب‌ها: مریم بهنام, زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ساعت 16:15  توسط زینب ناصری  | 

سیده مهنار مهدوی

سیده مهناز مهدوی

"تقدیم به زنان سرزمینم"

با غصه‌های هر شبش، هر روز می‌خندید

او در جدالِ قوز بالا قوز می‌خندید

جای هزاران زخم روی بال‌هایش بود

پر می‌زد و آزاده و پیروز می‌خندید

با مُهر نامِهری لبانش را که می‌بستند

با گونه‌های خیس پولک‌دوز می‌خندید

دریای دردی در دل دلواپسش پنهان

اما برای دیگران، دلسوز می‌خندید

تاریک بود و تیره تقویمش سراسر غم

اما به شوق طلعت نوروز می‌خندید

سیده مهناز مهدوی

#هوای_تازه

#سیده_مهناز_مهدوی

کانال تلگرام انجمن شاعران ستاره قطب 👇

https://t.me/anjomanghotb

عکس از آرشیو انجمن قطب شنبه ۱۴۰۰/۰۷/۱۷


برچسب‌ها: سیده مهناز مهدوی, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب, پیام ولایت
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ساعت 15:47  توسط زینب ناصری  | 

پیش ما رسمِ شکستن نبود عهد وفا را/ الله الله! تو فراموش مکن صحبت ما را/ گر مخیّر بکنندم به قیامت که چه خواهی/ دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را



سه شنبه‌ی تعطیل پشتِ سر هم اتفاق نادری‌ست، اما در بهمن‌ماه ۱۴۰۱ این اتفاق افتاد. بنا بود انجمن شعر قطب هم سه هفته تعطیل باشد اما خیلی از دوستان مهربان‌مان درخواست کردند که به نحوی در این فاصله تشکیل جلسه بدهیم. این‌بار جلسه‌ی انجمن قطب را در دومین روز هفته برگزار می‌کنیم که به فرمایش سعدی: «صبرم از دوست مفرمای که من نتوانم»

برای شرکت در جلسات انجمن شعر و ادب قطب همین که به ادبیات علاقه‌مند باشید، کافی است. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 یکشنبه ۱۴۰۱/۱۱/۲۳ ساعت ۱۷:۰۰
🌸 باغملی تربت حیدریه، کتابخانه شهید بهشتی

#انجمن_قطب
#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌‌ها:
ابیات آغازین از سعدی است.
سال‌هاست اهل قلم تربت حیدریه یک‌شنبه‌ها عصر در انجمن نویسندگان اوسنه شرکت می‌کنند. به خاطر این تداخل برنامه از همه‌ی نویسندگان همشهری عذرخواهی می‌کنیم.
سعدی گفته است: هر نصیحت که کنی بشنوم ای یار عزیز/ صبرم از دوست مفرمای که من نتوانم


برچسب‌ها: زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب, کتابخانه بهشتی
+ نوشته شده در  جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ساعت 21:0  توسط زینب ناصری  | 

باز گردد عاقبت این در؟ بلی

روز هشتم مهرماه به نام مولانا جلال‌الدین محمد بلخی ثبت شده است. شعر مولانا بیشتر انفُسی است تا آفاقی، یعنی به حال درون انسان بیشتر توجه دارد تا آن‌چه در بیرون می‌گذرد. با این حال مولانا در لابه‌لای داستان‌های مثنوی گریزهایی هم به وضعیت جامعه‌اش می‌زند: «چاه مُظلِم گشت ظلم ظالمان/ این چنین گفتند جمله‌ی عالمان/ هر که ظالم‌تر چَهَش با هول‌تر/ عدل فرموده‌ست بتّر را بتر/ ای که تو از جاه ظلم، چاهی می‌کَنی/ از برای خویش دامی می‌تَنی/ گِرد خود چون کرم پیله برمتن/ بهر خود چَه می‌کَنی، اندازه کَن/ مر ضعیفان را تو بی‌خصمی مدان/ از نُبی «ذا جاءَ نصرُ الله» خوان/ گر تو پیلی، خصمِ تو از تو رمید/ نَک جزا طَیرا ابابیلت رسید/ گر ضعیفی در زمین خواهد امان/ غلغل افتد در سپاه آسمان»

ضمن عذرخواهی از همه‌ی شاعران و علاقه‌مندان به ادبیات، این شنبه انجمن شعر و ادب قطب تربت حیدریه برگزار نمی‌شود.

#انجمن_قطب
#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌ها:
مصرع آغازین از غزلیات شمس است.
ابیاتی که در متن آمده از داستان شیر و نخجیران دفتر اول مثنوی است. (بیت ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۵)

انجمن شعر و ادب قطب تربت یحدریه


برچسب‌ها: انجمن قطب, تربت حیدریه
+ نوشته شده در  شنبه ۹ مهر ۱۴۰۱ساعت 9:31  توسط بهمن صباغ‌ زاده  | 

کامم از تلخی غم چون زهر گشت

شب و روزهایی پر از تلخی و داغ را می‌گذرانیم. داغ ایران و داغ فرزندان ایران تلخ و جگرسوز است. برای ما شاعران گفتن و شنفتن از ادبیات همواره شیرین است اما در این حال و روزگار، شعر هم بغض می‌شود. به قول خواجه‌ی شیراز «از غم روزگار دون، طبع سخن‌گزار کو؟»
ضمن عذرخواهی از همه‌ی شاعران و علاقه‌مندان به ادبیات، این شنبه جلسه‌ی انجمن شعر و ادب قطب تربت حیدریه برگزار نمی‌شود.

#انجمن_قطب
#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌‌ها:
مصرع آغازین از حافظ است.
حافظ گفته است: حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است/ از غم روزگار دون طبع سخن‌گزار کو؟
منوچهر آتشی از شاعران معاصر دوم مهرماه ۱۳۱۰ در دشتستان بوشهر به دنیا آمد.

انجمن شعر و ادب قطب تربت حیدریه منوچهر آتشی


برچسب‌ها: انجمن قطب, تربت حیدریه, منوچهر آتشی
+ نوشته شده در  شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ساعت 9:24  توسط بهمن صباغ‌ زاده  | 

اسب سفید وحشی/ بر آخور ایستاده گران‌سر/ اندیشناک سینه‌ی مفلوک دشت‌هاست/ اندوهناک قلعه‌ی خورشید سوخته‌ست/ با سر غرورش، اما دل با دریغ، ریش/ عطر قصیل تازه نمی‌گیردش به خویش

تا چشم به هم زدیم تابستان خوش‌نسیم گذشت. خنکای سایه‌سار درختان رباط تهمینه و آجرفرش‌های آب‌زده‌اش عصر شنبه‌های زیبایی را در خاطر شاعران انجمن قطب رقم زد. برای بازسازی بناهای قدیمی و سر پا نگه داشتن‌شان خون دل‌ها خورده می‌شود و امیدوارم چرخ گردشگری در این گوشه‌ی کوچک از خراسان بزرگ همواره بچرخد تا این بناها سر پا بماند.

از اولین جلسه‌ی پاییزی‌مان مهمان کتابداران باصفای کتابخانه‌ی شهید بهشتی خواهیم شد. برای شرکت در جلسات انجمن شعر و ادب قطب تربت حیدریه همین که به ادبیات علاقه‌مند باشید، کافی است.

یار باقی، دیدار باقی.

🌸 شنبه ۱۴۰۱/۰۷/۰۲ ساعت ۱۷:۰۰

🌸 باغملی، کتابخانه‌ی شهید بهشتی

#انجمن_قطب

#کتابخانه_بهشتی

#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت:

شعر آغازین از شادروان منوچهر آتشی است.


برچسب‌ها: زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب, کتابخانهٔ بهشتی
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ساعت 11:35  توسط زینب ناصری  | 

شه لب‌تشنگان می‌گفت زیر تیغ قاتل‌ها/ «الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها»/ به غیر از شاه مظلومان نبینی عاشقی صادق/ «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها»/ سر شهزاده اکبر چون ز شمشیر ستم بشکافت / «ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها»/ بگو آماده شو زینب که بعدازظهر عاشورا/ «جرس فریاد می‌دارد که بر بندید محمل‌ها»/ نهان شد زیر خاکستر سر شاه شهید اما/ «نهان کی مانَد آن رازی کزو سازند محفل‌ها»/ چو شب شد غرق وحشت در بیابان کودکان گفتند:/ «کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها»

شنبه‌ی گذشته جلسه‌ی انجمن قطب به شعر عاشورایی اختصاص داشت که توصیه می‌کنم دوستان علاقه‌مند به شعر آیینی شعرخوانی‌ها و سخنرانی دکتر علمداران در معرفی «گنجینۃالاسرار» عمان سامانی را در کانال انجمن قطب بشنوند. این شنبه به مناسبت اربعین حسینی تعطیل رسمی است انجمن شعر و ادب قطب برگزار نمی‌شود. به امید دیدار در شنبه‌های بعدی.

#انجمن_قطب
#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌:
غزل آغازین از شاعر همشهری محمدحسن حسامی محولاتی است. شادروان حسامی با تضمین مصرع‌های خواجه‌ی شیراز این غزل عاشورایی عالی را سروده است.


برچسب‌ها: زینب ناصری, بهمن صباغ زاده, انجمن قطب, کتابخانهٔ بهشتی
+ نوشته شده در  سه شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ساعت 13:25  توسط زینب ناصری  | 

مطالب قدیمی‌تر