۶- شعر طنز؛ ماه رمضان؛ محمود یاوری زاوه؛ گردآورنده علی اکبر عباسی
این بخش به لطف آقای عباسی از ابتدای سال 1391 به وبلاگ اضافه شده است و هر هفته در گزارش هفتگی جلسه شعری طنز همراه با معرفی شاعرش را میخوانید. چون این وبلاگ مربوط به شعر تربت است سعی میشود بیشتر از آثار شاعران تربتی در آن استفاده شود. سعی شده معرفی شاعر در حد یک پاراگراف بیشتر نباشد و در آن حتما به کتابها و آثار منتشر شدهی شاعر اشاره شود و اگر شاعر شعر طنز دارای وبلاگی هستند آدرس و لینک وبلاگ هم درج شود. شما خوانندگان عزیز هم میتوانید برای ما شعرهای طنز خود و دیگران را جهت این بخش ارسال کنید. خوانندگان محترم میتوانند این اشعار آرشیو وبلاگ را در این بخش با برچسب شعر طنز بخوانید.
آقای محمود یاوری زاوه در 19 مردادماه 1321 خورشیدی در تربت حیدریه به دنیا آمده است. او سالهای سال در مطبوعات فعال بوده است و اکنون دوران بازنشستگی را در شهر مشهد سپری میکند. بیشتر او را با شعرهای طنز روان، صمیمی، و صریحش میشناسند. آقای یاوری تا کنون مجموعهای از اشعار خود منتشر نکرده اما شعرهای ایشان چند دهه است که در مجلات و نشریات مختلف چاپ میشود.
تا دولت شعبان سپری گشت و نهان شد
ماه رمضان آمد و ما را رم از آن شد
این رم نه از آن است که ارباب شکم را
در باب شکمپرورشی کار نهان شد
ما را رم از آن است در این ماه که کشور
افزایش بدبختی مخلوق عیان شد
از برکت این ماه که فیض است و مبارک
سی درصدی اجناس به یکباره گران شد
با مرغ ندارند خلابق سر و کاری
از گوشت مپرسید سرم در دَوَران شد
آخوندِ سواره ز پیاده خبرش نیست
او را چه خیالی که چنین یا که چنان شد
هر تیشه که بر ریشهی ایمان شما خورد
تقصیر همین شیخ فلان بن فلان شد
گفتند که مهمان خداییم در این ماه
زین گفته مرا اشک چنان سیل روان شد
در پشت حسینیه و خیریه و مسجد
بی روزی ِ با روزه بسی جامهدران شد
تا یک دو سه تا نان بدهندش دَم افطار
مستضعف بیچاره قدش عین کمان شد
از جیب من انداخت زنم سفرهی رنگین
خوشحال که مهمان خداوند جهان شد
دنیا همه چیزش شده برعکس و کذایی
«چون غرّهی شوال که عید رمضان شد»
محمود یاوری زاوه
***
برچسبها: گزارش جلسه شماره 1054 به تاریخ 930407, شعر طنز, شعر طنز یاوری