سیاه‌مشــــــــــــــــــــــــــــــــق

گزارش‌های بهمن صباغ زاده از جلسه‌های شعر

درود دوستان عزیز...

غزل کوچولو  چهار و نیم سال را رد کرده است و آن‌قدر بزرگ شده است که بتواند بدون من و مادرش به یک اردوی نصف روزه برود.

بگذارید کمی به عقب برگردم... از حدود یک سال پیش کم‌کم جوّ کلاس‌زده‌ی جامعه به خانه‌ی ما هم سرایت کرد و خاله و دایی و عمو و عمه گاه می‌پرسیدند که چرا غزل را در کلاسی ثبت نام نمی‌کنید؟ غزل هم می‌گفت: «بابا من دوست دارم کیف داشته باشم، کلاس برم» من می‌گفتم اگر دوست داشته باشد، حاضرم در یک کلاس ورزشی ثبت‌نامش کنم ولی غزل طبق نظر بقیه می‌گفت «من دوس دارم کلاس زبان برم تا بتونم انگلیسی صحبت کنم» یک بار در جمع خانوادگی صحبت کلاس زبان غزل کوچولو شد و به شوخی گفتم هر وقت بلیط لندنش OK شد، کلاس زبان هم می‌فرستمش. آخر این چه کاری است که وقت و انرژی‌اش برود برای یادگیری زبان که مثلا در جمع‌های خانوادگی یا دوستانه، خودی نشان بدهد.
به نظر من بهترین کار برای بچه‌ها بازی کردن است، آن‌هم با هم‌سن و سال‌های خودشان، با دیگر بچه‌هایی که عاشق بازی کردنند. برای همین هر وقت فرصتی دست می‌دهد غزل را پارک می‌برم و در مکان‌های بازی بچه‌ها، از دور نگاهش می‌کنم تا برود با بچه‌های دیگر آشنا شود، گرم بگیرد، خوراکی بدهد، خوراکی بگیرد، دعوا کند و تا وقتی که مجبور نشوم در کارش دخالت نمی‌کنم. فقط دورادور مواظبش هستم.
مدتی پیش با خانم دکتر حجازی آشنا شدم که دکترای جامعه‌شناسی دارند و در دانشگاه پیام نور تدریس می‌کنند. در اولین صحبت بحث به تربیت کودک و کلاس‌های آموزشی کشیده شد. ایشان حرف‌هایی بسیار شنیدنی در این زمینه داشتند. چقدر جالب بود وقتی فهمیدم تصویر ذهنی من نمونه‌ای عینی هم دارد. چقدر خوشحال شدم وقتی شنیدم ایشان به جای کلاس آموزشی، جایی برای بازی کودکان در باغ تدارک دیده‌اند و با نیروهای متخصص مدتی‌ست این‌کار را شروع کرده‌اند و از قضا این اتفاق مبارک در شهرستان کوچک من افتاده است.
این فکرِ خوب، یعنی بازی کودکان در محیط طبیعی از اول تابستان 1398 در تربت حیدریه با عنوان «باغ کودک تیهو» اجرایی شده است و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفته. متاسفانه فعلا به دلیل پاره‌ای از مشکلات این طرح خوب معطل مانده است. امیدوارم به زودی این جریان خوب ادامه پیدا کند تا من و دیگر پدران و مادرانی که علاقه‌ای به پُر کردن ذهن کودکان‌مان نداریم، جایی برای تفریح و بازی آن‌ها داشته باشیم.
در این فاصله خانم دکتر حجازی عزیز اردوهای کوچکی برگزار می‌کند تا رابطه‌اش با بچه‌ها حفظ شود و با این کار رنگ‌های زیبای طبیعت را به دنیای شاد کودکان هدیه می‌دهد؛ آخرینِ آن‌ها گردش و بازدید از مزرعه‌ی بلدرچین در روستای زمان‌آباد به تاریخ پنجشنبه 1398/06/28 بود. غزل کوچولو هم در این گردش شرکت کرد و از آن‌روز کلی خاطره‌ی شیرین برای تعریف کردن دارد.

https://t.me/bahman_sabaghzade


برچسب‌ها: باغ کودک تیهو, غزل صباغ زاده, بهمن صباغ زاده, دکتر مهلا حجازی
+ نوشته شده در  یکشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ساعت 17:58  توسط بهمن صباغ‌ زاده  |