دختر من, غزل کوچولو سه سال و نیم دارد. از حدود هجده ماهگی حرف زدن را شروع کرد. من به خاطر خواندن کتاب قیصر در پروسهی حرف زدن غزل دقت میکنم و نکاتی را یادداشت میکنم. برخی از آنها را با شما مخاطبان عزیز در میان میگذارم.
قیصر امینپور در بخشی از کتاب آورده است: "مساله این است که آیا شعر نوعی بازگشت به کودکی است؟
البته این سخن که شعر گونهای بازگشت به کودکی است گهگاه در اینجا و آنجا مطرح شده است, اما معمولا در حد یک تشبیه و نه بیشتر.
آیا میتوانیم از دستاوردهای تحقیقات علمی در مورد طرف دیگر تشبیه (کودکی) استفاده کنیم و چراغی را که به دست روانشناسان کودک بویژه پیاژه در خانهی کودکی روشن شده است, به وسیلهی آینهای به خانهی تاریک شعر بتابانیم؟ با این فرض که شعر و کودکی دو خانهی قرینه و همانند و همسایهی دیوار به دیوارند یا اصلا دیواری در میان نیست."
56- موازنه:
غزل کوچولو چیپس لیمویی دوست نداره. من هم دوست ندارم. پس با اکراه چیپس لیمویی میخوره و بیشترش رو به من میخواد بده. یک کم باهاش میخورم.
+ دهنت رو باز کن.
- دیگه بسه. خوردم.
+ بخور گفتم دیگه.
- من چیپس لیمویی دوست ندارم.
+ پس چی؟
- من چیپس پیاز جعفری دوست دارم.
+ من بیسکوییت خانم جعفری دوست دارم.
(خانم جعفری از دوستانمون هستند که همیشه به غزل کوچولو بیسکوییت ساقه طلایی میده)
57- پارادوکس:
+ منو هیچجا میبری؟ 😊
- یعنی چی؟
+ دختر خوبیام. منو هیچجا میبری؟
- هیچجا که جایی نیست.
+ به عینکم دس نمیزنم هیچ جا میبریم؟
(اول کمی گیج شدم ولی زود متوجه منظورش شدم)
- باشه فردا ظهر میبرمت پارک. باشه.
حدس زدنش سخت نبود. احتمالا یکی بهش گفته تو رو دیگه هیچ جا نمیبرم. 😂
58- بازم پارادوکس:
+ بابا جون؟ اگه بمیرم منو میبری پارک؟
(این بار با تجربهی قبلی حدسش راحتتر بود) 😆
_ آره. دختر خوبی باشی میبرمت پارک.
جملهای که تو ذهن غزل کوچولو بود به احتمال قوی این بود که اگه بمیری هم دیگه تو رو نمیبرم پارک. شاید خودم یا کس دیگهای بهش گفته.
59- پیچیدگیهای ترکیب دو زبان با هم. فعل مرکّب اتو کردن از یک اسم ابزار آمده است که به احتمال قوی ترکی است:
+ بابا! بیا نگاه کن گاوه رو زندانی کردن.
(داره راجع به کارتون فردیناند صحبت میکنه و من هم دقیقا میدونم به کجای کارتون رسیده. لااقل ده بار دیدمش. غزل به اینجای کارتون که میرسه غمگین میشه و دوست داره به یکی بگه. منم قصد دارم لباسم رو اتو میکنم)
- وایستا پیرهنم رو اتو کنم.
+ کجا کنی؟
- اتو بزنم. اتو کنم.
+ کدوم تو؟ تو کمد بکنی پیرهنت رو؟
- نه. ببین این اتو هست. میخوام با اتو بکشم روی پیرهنم که صاف بشه.
+ باشه. بکش. دستت نخوره بهش داغه. 😍
60- غزل به تازگی با مفهوم جادویی «پرسش» آشنا شده و فهمیده که دنیا کارکرد علّت و معلولی داره و با سوال کردن میشه تا حدّی از این کارکرد سر درآورد. تکنیک سادهای هم داره با «چرا» هر پاسخ رو سریع تبدیل به یک سوال دیگه میکنه:
+ ببین دستم اوف شده اینجاش.
- آره. پشه زدهت.
+ با چی زده؟
- نیش زده.
+ نیش چیه؟
- پشه یک نیش کوچولو داره میاد رو دستت میشینه نیشش رو میکنه تو، مث سوزن.
+ چرا نیشش رو میکنه تو.
- نیشش رو میکنه تو خونارو رو میخوره، مث آبمیوه که با نی میخوری؟
+ چرا خونم رو میخوره، چرا مث آبمیوه با نی میخوره؟
- غذاش خونه.
+ چرا غذاش خونه؟ 😕 (میخواستم بگم مامانش بهش یاد داده که خون بخوره ولی فهمیدم که ورود مامانِ پشه کار رو پیچیدهتر میکنه و دیگه باید بریم سراغ بحث شیرین تکامل)
- بابا جون، این دفعه که پشه اومد بهت نشونش میدم، خیلی کوچولویه.
+ اگه اومد باهاش میجنگم. باشه؟ 😠
- باشه.