سیاه‌مشــــــــــــــــــــــــــــــــق

گزارش‌های بهمن صباغ زاده از جلسه‌های شعر

 ۵- شاعر هم‌شهری - حافظ تربتی

زحمت تایپ مطالب بخش شاعر هم‌شهری را دوست خوبم آقای نجفی به عهده گرفتند که از ایشان صمیمانه تشکر می‌کنم.

در تذکره‌ی "تحفه‌ی سامی" از "سام میرزا" آمده است: حافظ باباجان از تربت خراسان است، خط نستعلیق را به خوبی می‌نوشت. نقاری و زرنشانی در استخوان را خوب می‌دانست و از سازها با عود و شترغو می‌نواخت که به اعتقادِ من هیچ‌کس مثل او را ننواخته؛ بسیار خلیق و درویش‌نهاد، در عروض و معّما طبعش خوب، و این دو مطلع از اوست:

مجال از ستم‌های دوران ندیدم

رسیدم به جان، تا به جانان رسیدم

 

بر رُخت آنان که حیران نیستند

نقش دیوارند، انسان نیستند

مرحوم گلشن آزادی از شاعری به نام "باباتربتی" نام می‌برد و به نقل از "روشن روز" می‌نویسد که وی در عهد شاه عباس کبیر در تبریز می‌زیسته است. آنچه که مسلّم این‌که "بابا" همین "حافظ تربتی" می‌باشد، چرا که علاوه بر شرح حال، بیتِ "در رُخت آنان ... " به بابا منسوب شده است و تنها اختلاف در اولین حرف بیت می‌باشد. علاوه بر این بیت زیر از او نقل شده است که ما آن‌را از "حافظ باباجان" می‌دانیم.

چه دیده‌اند گدایان عشق بر در دوست

که هر دو عالم‌شان در نظر نمی‌آید

نقل از "سخن‌وران زاوه" نوشته محمود فیروزی مقدم


برچسب‌ها: گزارش جلسه‌ شماره 927 به تاریخ 900807, شاعر همشهری, زندگی‌نامه حافظ تربتی
+ نوشته شده در  یکشنبه ۸ آبان ۱۳۹۰ساعت 20:4  توسط بهمن صباغ‌ زاده  |