سیاه‌مشــــــــــــــــــــــــــــــــق

ما عاشقیم و خوش‌تر از این کار کار نیست

یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست

سال چهار فصل دارد و هر فصلش می‌تواند سرشار از خلاقیت و هنر باشد. فصل‌نامه برنامه‌ای مشترک از سوی انجمن‌های فرهنگی هنری تربت حیدریه است. ما در پایان هر فصل، در این گوشه‌ی کوچک از خراسان بزرگ دور هم جمع می‌شویم تا کارنامه‌ی سه‌ماهه‌ی انجمن‌های شهرستان را ورق بزنیم و در جریان آخرین فعالیت‌های انجمن‌های و گروه‌های فرهنگی، ادبی و هنری قرار بگیریم. حضور در مراسم فصل‌نامه برای همه‌ی علاقه‌مندان برنامه‌های فرهنگی آزاد و رایگان است. یار باقی، دیدار باقی.

🌸 جمعه ۱۴۰۳/۰۹/۲۳ ساعت ۱۸:۰۰

🌸 باغملی تربت حیدریه، تالار اندیشه

#انجمن_قطب

#انجمن_نویسندگان_اوسنه

#انجمن_مثنوی_خوانی

#انجمن_شاهنامه

#انجمن_نمایش

#انجمن_موسیقی_ایرانی

#کانون_پرورش_فکری

#فصل_نامه_انجمن_ها

#اطلاعیه

https://t.me/anjomanghotb

پی‌نوشت‌ها:

بیت آغازین از عماد خراسانی است.

«فصلنامه» برنامه‌ای است که به همت هنرمند همشهری احسان انوریان از زمستان ۱۴۰۱ در پایان هر فصل برگزار می‌شود.

طراح پوستر: زهره خضری

برگزاری جلسات نقد فیلم یکی از کارهای اصلی انجمن نویسندگان تربت حیدریه است که سال‌هاست در این شهر برگزار می‌شود. به پیشنهاد اداره‌ی کتابخانه‌های عمومی تربت حیدریه قرار است یک جلسه‌ی نقد فیلم با همکاری انجمن‌های ادبی شهرستان برگزار شود.

در آغازین روز مهرماه با هم به تماشای یکی از آثار خوب سینمای ایران «شیار ۱۴۳» خواهیم نشست. شیار ۱۴۳ فیلمی به کارگردانی و نویسندگی نرگس آبیار است. همچنین رمانی با همین نام به قلم خود نرگس آبیار توسط انتشارات سوره‌ی مهر به چاپ رسیده است. نرگس آبیار فیلمنامه‌ی اصلی شیار ۱۴۳ را از خاطره‌ای با نام شیار ۱۴۳ از نوشته‌ی حمید داودآبادی اقتباس کرده است. این فیلم در سی و دومین دوره‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر در هفت رشته نامزد سیمرغ شد و در نهایت توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین بازیگر نقش اول زن (مریلا زارعی) را برنده شود.

🌸 یک‌شنبه ۱۴۰۳/۰۷/۰۱ ساعت ۱۶:۳۰

🌸 تربت حیدریه، باغ ملی کتابخانه‌ی شهید بهشتی

#اطلاعیه

#کتابخانه_بهشتی

#انجمن_نویسندگان_اوسنه

#انجمن_قطب

#انجمن_مثنوی_خوانی

#نمایش_فیلم

#نقد_فیلم

https://t.me/anjomanghotb

اگر در تربت حیدریه زندگی می‌کنید و دستی به قلم دارید می‌توانید هر یک‌شنبه در جمع نویسندگان همشهری باشید. این جلسات یک‌شنبه‌ها ساعت ۵ عصر در خیابان باغملی بین مطهری ۴ و ۶ خانه فرهنگ کودک برگزار می‌شود.

در جمع نویسندگان همشهری در انجمن اوسنه یک‌شنبه ۱۴۰۰/۰۱/۱۸

#انجمن_نویسندگان_اوسنه

https://t.me/bahman_sabaghzade

گزارش جلسه‌ی انجمن نویسندگان اوسنه به تاریخ یک‌شنبه ۱۴۰۰/۰۱/۰۸ به قلم نویسنده‌ی همشهری خانم فاطمه عباس پور

نفس می‌کشیدم، راه را شماره می‌کردم. دستانم آبی بود، آبیِ آسمانی...! بوی فروردین می‌آمد،بوی شکوفه‌های تازه متولد شده، بوی گیسوان رقصنده در باد، بوی سرمست‌کننده‌ی دوستانی که دلتنگ‌شان بودم. دلتنگ لبخندشان، همان لبخندی که مدت‌های زیادی‌ست پشت ماسک‌ها گم شده بود. دلتنگ صدای‌شان، همان صدایی که آرام آرام خودش را به دلم می‌رساند و می‌نشست و می‌نشست و می‌نشست...!

باد می‌وزید، چنان محکم و استوار که ‌گیسوانم را لابه‌لای کلمات جناب صباغ زاده و خانم حافظی نیا  و خانم خضری گم کرد. باد می‌وزید، سردیِ هوا از من رد می‌شد، من باد شدم، باران شدم، پرنده شدم و از مرز کتاب‌هایی که در آغوش جناب غضنفری جا گرفته بودند رد شدم.

یخ زده بودند دستان آبی‌ام. بقیه را نمی‌دانم، اما سرد بود. سردی دست‌مان را با گرمای چای خوش‌رنگی که در صورت‌مان نفس میکشید کمی گرم کردیم. استاد موسوی لب باز کردند. تاریخچه ی نوروز بی‌شک بحث بسیار شیرینی بود برای گفتگوی جلسه‌ی امروز!

باد همچنان می‌وزید، سرد تر از قبل. دلم می‌خواست دستان خورشید را می‌گرفتم و زیر گوشش زمزمه می‌کردم: «نزدیک شو، حتی اگر نگاهت ممنوع باشد. خاموش و آرام بر چهره‌های گلگون‌ ما بتاب، حتی اگر حضورت ممنوع باشد!» اما خورشید را نمی‌دیدم. روشنایی‌اش را حس می‌کردم اما گرمایش را نه. می‌بینی! این حقیقت ماست. نزدیک و دور. واهمه در واهمه...

خورشید نبود و باد سرد ما را مجبور کرد که به جلسه پایان بدهیم. دلهای‌مان را وعده می‌دادیم برای هفته ی آینده. تمام مسیر را برگشتم. تن آبی‌ام را برای پرندگان رها کردم. گیسوانم را برای باد. به آسمان نگاه کردم، باز هم چیزی نبود!

#انجمن_نویسندگان_اوسنه
#گزارش
#فاطمه_عباس_پور

https://t.me/bahman_sabaghzade

گزارش صوتی انجمن نویسندگان تربت حیدریه به تاریخ یک‌شنبه ۱۴۰۰/۰۱/۰۸ برگزار شده در پیشکوه تربت حیدریه

https://t.me/bahman_sabaghzade/10230?single
خوانش داستان خانم زهره خضری

#نوروزگاه
#انجمن_نویسندگان_اوسنه
#زهره_خضری

معرفی چند مجله خانم سمانه حافظی نیا

#نوروزگاه
#انجمن_نویسندگان_اوسنه
#سمانه_حافظی_نیا

شعرخوانی آقای حجت یدالهی

#نوروزگاه
#انجمن_نویسندگان_اوسنه
#حجت_یدالهی

معرفی کتاب توسط آقای مهدی غضنفری

#نوروزگاه
#انجمن_نویسندگان_اوسنه
#مهدی_غضنفری

شعرخوانی آقای امیرحسن خاکشور

#نوروزگاه
#انجمن_نویسندگان_اوسنه
#امیر_حسن_خاکشور

سخنان استاد سید علی موسوی در مورد آیین‌های نوروز در اساطیر

#نوروزگاه
#انجمن_نویسندگان_اوسنه
#سید_علی_موسوی

عکس‌هایی از انجمن نویسندگان تربت حیدریه به تاریخ یک‌شنبه ۱۴۰۰/۰۱/۰۸ برگزار شده در پیشکوه تربت حیدریه

#نوروزگاه
#انجمن_نویسندگان_اوسنه
#فاطمه_عباس_پور

https://t.me/bahman_sabaghzade

عکس‌ها به لطف نویسنده‌ی خوب همشهری خانم فاطمه عباسپور و دوست فرهنگی‌ام آقای مهدی غضنفری به دستم رسیده است.

عکس‌هایی از انجمن نویسندگان تربت حیدریه به تاریخ یک‌شنبه ۱۴۰۰/۰۱/۰۸ برگزار شده در پیشکوه تربت حیدریه

#نوروزگاه
#انجمن_نویسندگان_اوسنه
#غزل_صباغ_زاده
#فاطمه_عباس_پور

https://t.me/bahman_sabaghzade

پی‌نوشت:
نزدیک غروب هوا یک‌باره سرد شد و غزل کوچولو اومده بود که من دستاش رو گرم کنم.
عکس از خانم فاطمه عباس پور نویسنده‌ی خوب همشهری

گزارش جلسه‌ی انجمن نویسندگان اوسنه به تاریخ یک‌شنبه ۱۳۹۹/۰۴/۱۵ به قلم نویسنده‌ی خوب همشهری ابوالفضل خوافی

چهره‌ها را ماسک گرفته بود، حال و هوای شهر مثل فیلم‌های آخرالزمانی شده بود از آن فیلم‌هایی که مردم ماسک می‌زنند که تبدیل به زامبی نشوند!
صندلی‌ها چیده می‌شوند، بنر را نصب می‌کنیم و صدای استاد فضا را پر می‌کند. از سفرنامه می‌گویند؛ از غزالی و ناصرخسرو و ابراهیم‌بیگ! می‌گویند گاه باید رفت؛ از شهر و کاشانه گذشت تا مرد شد، تا دین و عقیده‌ات حفظ شود! پای ناصرالدین شاه و عطار هم وسط می‌آید، سرزمین‌های خیالی و آدم‌های واقعی!
استاد دفترچه‌اش را می‌بندد و ورقه‌های داستان را باز می‌کند، یک جلسه کاملا استادانه. داستان را دو شیخ می‌گردانند و آب زردرنگی که از قضا مریدی است آب شده و بر زمین رفته!
سر و صدای ماشین‌ها و موتورها که زیاد می‌شود سر و  کلّه‌ی یک میکروفون و بلندگو هم پیدا می‌شود، بلندگو مثل چمدان دسته دارد، با خودم می‌گویم شروع بحث سفرنامه و یک بلندگوی چمدانی! چه تقارنی!
داستان پیش می‌رود، اوج می‌گیرد و تمام می‌شود!
نقد شروع می‌شود، از طنز فاخر اثر گفته می‌شود و فرم جذاب آن! از کاه‌گلیان و تلفیق اثار کهن. کلماتی که اصلاح لازم دارند و گاه جای جای خالی هیجان بیشتر! اما داستان نه که مهربانی استاد همه را جمع کرده است، و داستان بهانه‌ای بود تنها برای بیشتر شنیدن صدای‌شان.
در پایان اعلام رسمی افتتاح کتابخانه را داشتیم، از آغاز امانت‌گیری و ساخت مُهر مخصوص آن، از زحمت‌ها و دلسوزی‌های خانم حافظی‌نیا و مناعت طبع خانم جاویدیان.
چراغ‌ها که روشن می‌شوند، وقت رفتن است.
یک دورهمی دیگر هم تمام شد اما دل‌مان را گرم کرد و روحمان را شاد!
از دوستانی که حضور پیدا کردند تشکر می‌کنم، و یاد دوستان غایب نیز سبز!

پ.ن: کتاب «پاگرد» اثر محمدحسین شهسواری نیز توسط خانم جاویدیان معرفی شد، از آن کتاب‌هایی که باید خواند.

اباالفضل خوافی، گزارش جلسه ۱۵ تیر ۱۳۹۹

#انجمن_نویسندگان_اوسنه

انجمن نویسندگان اوسنه به تاریخ یک‌شنبه ۱۳۹۹/۰۴/۱۵
تربت حیدریه، خیابان باغملی، بین مطهری ۴ و ۶

این انجمن هر یک‌شنبه عصر نویسندگان همشهری را دور هم جمع می‌کند با خوانش ادبیات کلاسیک، خوانش، بررسی و نقد داستان‌های شرکت‌کنندگان بر اساس برنامه‌ی قبلی

#انجمن_نویسندگان_اوسنه

گزارش جلسه‌ی انجمن نویسندگان اوسنه به تاریخ یک‌شنبه ۱۳۹۹/۰۴/۰۱ به قلم خانم مریم باباطاهری

در که باز می‌شود، صندلی‌ها دایره‌وار اما با فاصله -به خاطر شرایطِ این روزها- زیر درختِ توت چیده شده، دوستان کم‌کم جمع می‌شوند و آماده‌ی شنیدن تذکرۃالاولیا با صدای گرم و دلنشین استاد موسوی عزیز با ذکر امام محمد باقر می‌شویم تا بعد از این ذکر، پرونده‌ی تذکرۃالاولیاخوانی بسته شود و به امید خدا پرونده‌ی اثر فاخر دیگری گشوده شود.
صدای تق تق افتادن دانه‌هایی از بالای سرمان بر روی زمین توجّه را جلب می‌کند، حالا بعد از بارش توت در هفته‌های اخیر انگار نوبت درخت پسته همنشین همیشگی درخت توت بود که با پسته‌های البته تو خالی از ما پذیرایی کند.
به هر حال نه این صداها و نه چیز دیگری باعث نمی‌شود که از نوشتن کارگاه غافل شویم. برگه‌ها را خانم حامدی‌فر عزیز -که به پیشنهاد استاد بعد از کارگاه گردآوری کرده تا مجموعه‌ای خاطره‌انگیز را ثبت کند- بین دوستان پخش کردند.
خانه‌ای کوچک در غرب ایرلند می‌توانست هر جایی باشد و هر کس تجربه‌ی شخصی خود را نوشت با اجزایی که خود در صحنه چیده بود، با خانم مگ فولان هفتاد و چند ساله با موهای خاکستری فرزده، نشسته روی صندلی که می‌گوید: خیس شدی؟
دختر لاغرِ ساده‌پوشش هم در جواب گفت: معلومه که خیس شدم!

خدا را شاکرم به خاطر بودن در جمع دوستان انجمن نویسندگان اوسنه. از همه‌ی دوستانی که ما را همراهی می کنند متشکرم و جای تمامی دوستانی که حضور نداشتند بسیار بسیار خالی.

این جلسه یک‌شنبه‌ها عصر در خیابان باغملی بین مطهری 4 و 6 خانه‌ی فرهنگ کودک برگزار می‌شود.

https://t.me/bahman_sabaghzade

پ ن: «اُو۪سَـْنَه» (owsana) در گویش مردمان تربت حیدریه به معنی قصّه و افسانه است.

جلسه‌ی انجمن نویسندگان اوسنه به تاریخ یک‌شنبه ۱۳۹۹/۰۴/۰۱

یک‌شنبه ۱۳۹۹/۰۳/۱۸ جلسه‌ی انجمن نویسندگان اوسنه تربت حیدریه

خوانش تذکرۃالاولیای شیخ عطار، ذکر جُنید بغدادی
داستان‌خوانی و نقد داستان

این جلسه یک‌شنبه‌ها ساعت ۵ عصر در خیابان باغملی بین مطهری ۴ و ۶ خانه‌ی فرهنگ کودک برگزار می‌شود. دوستان نویسنده‌ام در این انجمن با روی باز پذیرای نویسندگان و علاقه‌مندان به ادبیات هستند.

#انجمن_نویسندگان_اوسنه

یک‌شنبه ۱۳۹۹/۰۳/۱۸

جلسه‌ی انجمن نویسندگان اوسنه تربت حیدریه

مهد خانه فرهنگ

درود دوستان عزیز. چهار شب برنامه‌ی عزاداری امام حسین (ع) از 16 تا 19 شهریورماه 1398 با همکاری جمعی از هنرمندان شهرستان تربت حیدریه به پایان رسید. به لطف دوستانم، برنامه از آن‌چه بنده در نظر داشتم بهتر شد و با استقبال همشهریان فرهیخته‌ام مواجه شد.
🌹 در این چهار شب از نوجوانان بااستعداد همشهری بهره بردیم و خانم فاطمه خالق‌پناه، ابوالفضل نجاتیان و علیرضا نجاتیان در جمع صمیمی‌مان شعرخوانی داشتند.
🌹 مقتَل‌خوانی که به خوانشی فنی و دقیق نیاز داشت به اهل فن واگذار شد و سرپرست و اعضاء انجمن نویسندگان دست‌مان را گرفتند و چهار شب چهار مقتل‌خوانی هنرمندانه را شنیدیم از جناب آقای جعفر حسین‌پور، خانم سمانه حافظی‌نیا، آقای احسان انوریان و استاد سیدعلی موسوی. خانم الهام جاویدیان نیز شبی فرازهایی از صحیفه‌ی سجادیه خواندند.
🌹 شعرخوانی این چهار شب را سرپرست و اعضای انجمن شعر و ادب قطب تربت حیدریه به عهده داشتند. شاعران همشهری در این چهار شب با اجرای تاثیرگذار اشعار عاشورایی‌شان حال و هوایی ویژه به محفل بخشیدند. دوستان خوبم علی اکبر عباسی، محمد جهانشیری، محمد امیری و یار عزیزتر از جان‌مان استاد احمد نجف زاده در بخش شعرخوانی شمع جمع بودند.
🌹 سخنران این چهار شب دکتر رضا نجاتیان بود که چهار موضوع متفاوت را مطرح کرد و با بیان شیوا و روان خود ذهن و قلب ما را صیقل داد.
🌹 پرسش و پاسخ با کمک دوستان شرکت‌کننده برگزار شد و هر شب پیرامون موضوع مورد بحث سخن و نظر یکدیگر را شنیدیم. از جمله‌ی همراهان همیشگی‌مان بزرگواران مهندس هادی عابدی، علی ستاره، رضا قاسم زاده، خانم حسینی، دکتر قرائی، جناب سالارمقدم و دیگر دوستان شرکت‌کننده بودند.
🌹 نوای نی جناب احمد شهابی عزیز و صدای خوش جناب محمدباقر جاویدیان و احمد ژیان هم گرمابخش محفل بود و جان‌ها را روشن می‌کرد.
🌹 دوستان‌مان که مشفقانه در تدارک و تهیه‌ی مراسم نقش داشتند و بدون ایشان انجام مراسم ممکن نبود مهندس مهدی یعقوبی، محسن فهمیده، علیرضا رضایی، ابوالفضل نجاتیان، جلیل حداد، جلیل خدادادیان، سعید نجاتیان، مجید نجاتیان، علیرضا نجاتیان و سرکار خانم مختاری بودند.
🌹 عکس و فیلم‌ها به کمک دوستان عزیزم سید حسین رضوی و مهدی نجفی فراهم می‌شد، بدون تاخیر به دستم می‌رسید و بازتاب مراسم را ممکن می‌کرد.
🌹 از مسئولین فرهنگ‌دوست شهرستان در خدمت جناب مهدی وقفی، استاد محمد حسن‌زاده، دکتر سعید باستانی، آقای سعید نیرویی، آقای حمید نیرویی و دیگر دوستان‌شان بودیم.
🌹 و در نهایت تشکر ویژه از خانواده‌ی محترم نجاتیان و بزرگِ این خانواده حاج محمدعلی نجاتیان که از این برنامه حمایت کردند.
🌸 اما اصل ماجرا شما بودید که در این مراسم شرکت کردید و به من و دوستانم انگیزه و انرژی دادید.
اگر اسمی از قلم افتاد از بزرگواران عذر می‌خواهم. نقاط قوت کار را حاصل هنر دوستانم بدانید و نقص‌هایش را بر من ببخشید.
بهمن صباغ زاده

صوت مراسم و عکس و فیلم‌ها را می‌توانید در این کانال‌ها ببینید:
https://t.me/bahman_sabaghzade
https://t.me/masnavikhani

نظرها و پیشنهادات‌تان را خصوص مراسم به این نشانی‌ها بفرستید:
@bahmansabaghzade
@Omidvarbekhoda