سیاه‌مشــــــــــــــــــــــــــــــــق

گزارش‌های بهمن صباغ زاده از جلسه‌های شعر

4- گزیده‌ی شعر تربت؛ رباعی؛ در خواب سگی سیاه راهم را بست، مهدی سهراب (رمضانپور)

سال‌هاست در این وبلاگ به شعر تربت پرداخته شده است و شعرهایی که در جلسه‌ی شنبه‌شب‌ها در جلسه خوانده می‌شود در گزارش هفتگی در وبلاگ می‌آید. کمی که از تاسیس وبلاگ گذشت به این نتیجه رسیدم که در انتهای بخش شعرخوانی یکی از غزل‌های خوب معاصر را بیاورم که در طول زمان به یکی از غزل‌های خوب شاعران تربتی تغییر کرد. با اضافه شدن این بخش که «گزیده‌ی شعر تربت» است این بخش مستقل از شعر تربت حیدریه شد. با مستقل شدن بخش «گزیده‌ی شعر تربت» از این پس دامنه‌ی اشعار از غزل به تمامی قالب‌ها گسترش پیدا می‌کند و دامنه‌ی جغرافیایی به خطه‌ی زاوه محدود خواند شد. زندگی‌نامه‌ی شاعران تربتی از جمله شاعر این شعر در آرشیو وبلاگ موجود است.

 

در خواب سگی سیاه راهم را بست

دندان سپید نیشم افتاد و شکست

از جبر کلام ابنِ سیرین پیداست

در کلّه‌ی تقدیر خیالاتی هست

***

مهدی سهراب (رمضانپور)

***


برچسب‌ها: گزارش جلسه‌ شماره 1083 به تاریخ 931111, گزیده شعر تربت, ‌زندگی‌نامه مهدی سهراب
+ نوشته شده در  سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۳ساعت 16:12  توسط بهمن صباغ‌ زاده  | 

5- شاعر همشهری؛ شاعر همشهری؛ مهدی سهراب (1359)

از زمانی که نوشتن راجع به شاعران تربت حیدریه را شروع کرده‌ام، سعی‌ کرده‌ام تا جایی که می‌توانم اطلاعات صحیح جمع‌آوری کنم و شاعران همشهری را هر چه کامل‌تر معرفی کنم. در چند ماه اخیر نوبت به معاصرین رسیده است و خوشبختانه به دلیل نزدیکی زمانی، از اغلب این شاعران اطلاعات بیشتری در دسترس است. خوانندگان عزیز بسیار لطف خواهند کرد اگر اطلاعات تکمیلی خود را برای من از طریق آدرس siyah_mast@yahoo.com بهمن صباغ زاده ارسال کنند. امیدوارم این وبلاگ در آینده به منبع قابل اعتمادی راجع به شعر تربت حیدریه و شاعران این خطه تبدیل شود تا راه برای محققانی که در آینده راجع به این موضوع‌ها تحقیق خواهند کرد، هموارتر شود.

مهدی رمضانپور متولد 20 اردیبهشت 1359 در روستای بوری‌آباد تربت حیدریه است. اگر چه تا مقطع کاردانی در رشته‌ی برق تحصیل کرده است، اما در حال حاضر دانشجوی رشته‌ی حقوق در دانشگاه مشهد است. او سرودن شعر را از اول دبیرستان آغاز کرده است. او از همان دوران در جلسه‌‌های انجمن ادبی قطب تربت حیدریه شرکت می‌کرد. علاوه بر راهنمایی‌ها و ارشادات استاد احمد نجف‌زاده و دیگر دوستان شاعرش شکوفایی طبع شعرش را مدیون مادربزرگش می‌داند که شعرهای محلی زیادی در حافظه داشت. سعدی و ایرج‌میرزا را بیشتر از شاعران دیگر می‌پسندد و دلبسته‌ی قالب رباعی است. رمضانپور به حضور در جشنواره‌ها اعتقادی ندارد و شعر را هم لذت‌بخش و هم ویرانگر هستی خویش می‌داند.

بی بودنت آسیاب ِبی باد شدم

سنگی که به شیب کوه افتاد شدم

دریا هوسم بود، به ناچار اما

رودی که به باتلاق تن داد شدم

***

در خواب سگی سیاه راهم را بست

دندان سپید نیشم افتاد و شکست

از جبر کلام ابن سیرین پیداست

در کله‌ی تقدیر خیالاتی هست

***

هی، دست نگه دار، دهن را مشکن

حرفی دارم، لطف سخن را مشکن

ماموری و معذور ولی ابراهیم

محض دل تنگم بت من را مشکن

***

در قلب تو رندانه می‌آغازد عشق

در روح و تنت درد می‌اندازد عشق

عاشق بشوی چشم دلت خواهد ديد

از كاه چگونه كوه می‌سازد عشق

***

من، قطره، ... که در لوت زمین‌گیر شدم

هستی، ... که پای مرگ زنجیر شدم

بین همه، بی تو ... بره‌آهویی که

یکروزه میان گرگ‌ها پیر شدم

***

از نعشِ به دار از نفس افتاده‌ترم

از لاشه‌ی پیش کرکس افتاده‌ترم

بی‌روی تو از دقایقِ آخرِ یک -

محکوم به اعدام پس افتاده‌ترم

***

هی دور خودت نچرخ، پرگار نباش

کاری بکن، این‌قدر سرِ کار نباش

او قهر کند، کارِ دلت ساخته است

از دامنِ دوست دست‌بردار نباش

***

از هیچ طریق حل نشد مشکل من

انگار که پاشیده خدا در گل من

گویند که: صبر کن، سحر نزدیک است

باور نکن این دروغ‌ها را، دل من!

***

با کوزه‌شکسته‌های بی ‌دست و دهن

با دورنمای پاره‌های دل من

در موزه کسی مست چنین گفت سخن:

خیام! کدام کوزه‌ای؟! حرف بزن!

***

ما چرخ و فلک برای بازی داریم

برعکس تو دنیای مجازی داریم

هستی متحول شده بعد از تو، ولی

خیام! هنوز کوزه‌سازی داریم

***

ای کوزه تو هم چقدر ناکام شدی!

حسرت‌زده عمر و بد سرانجام شدی

یا دست به دست بین مستان گشتی

یا سوژه‌ی شعرهای خیام شدی

***

منبع: شعر دربی (گزیده‌ی اشعار شاعران شهرستان‌های تربت حیدریه، مه‌ولات، رشتخوار و زاوه)

***


برچسب‌ها: گزارش جلسه‌ شماره 980 به تاریخ 910925, شاعر همشهری, ‌زندگی‌نامه مهدی سهراب
+ نوشته شده در  یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۱ساعت 16:42  توسط بهمن صباغ‌ زاده  |