سیاه‌مشــــــــــــــــــــــــــــــــق

گزارش‌های بهمن صباغ زاده از جلسه‌های شعر

2- کنفرانس ادبی؛ نگاهی گذرا به زبان شعر؛ علی اصغر داوری

در این بخش کنفرانس‌هایی که توسط اعضای انجمن شعر شنبه‌شب‌ها در جلسه ارائه می‌شود را مطالعه‌ می‌کنید. در هفته‌هایی که برنامه‌ای از پیش تعیین نشده باشد از بین مقالات مختلف یک مقاله، تحقیق، پایان‌نامه و ... را انتخاب ‌می‌کنم و در این بخش می‌آورم. شاعران انجمن و خوانندگان محترم هم می‌توانند اگر مقاله‌ای مدّ نظر دارند که خواندن آن را برای دیگران مفید می‌دانند به آدرس siyah_mast@yahoo.com بهمن صباغ زاده ارسال کنند تا در وبلاگ نمایش داده شود. برای رعایت امانٔت در مواردی که مشکلی به نظرم برسد و یا نیاز به توضیحی باشد در کروشه به نام نویسنده‌ی وبلاگ {ن و: مثال} خواهد آمد.

دوست عزیزم علی‌اصغر داوری به اعتقاد من یکی از شاعران برجسته‌ی خراسان است که دوستی و آشنایی با وی برایم افتخاری بزرگ است. چند روز پیش در وبلاگ ایشان به این مطلب راجع به زبان شعر امروز برخورد کردم و از آن‌جا که او را شاعری بزرگ می‌دانم نظر وی راجع به زبانِ شعرِ امروز هم برایم اهمیت بسیار داشت. تصمیم گرفتم این نوشته‌ی ساده، و ارزشمند را با شما خوانندگان عزیز هم در میان بگذارم. داوری عزیز در پایان این مطلب نوشته است که قصد دارد در آینده این مطلب را ادامه و بسط دهد. امیدوارم که این وعده‌ی خوبان وفا بکند و در آینده شاهد ادامه‌ی این مطلب باشیم.

نگاهی گذرا به زبان شعر؛ علی اصغر داوری

الف: شعر از چه زبانی با ما سخن می‌گوید؟

ب: زبان شعر چگونه باید باشد؟

در مورد الف، بدون شک همه‌ی ما معتقد هستیم که زبان شعر، زبان دل و احساسات است و نه زبان عقل؛ که زبان دل، بی واسطه‌ی عقل، به بیان احساساتی چون خشم، عشق، محبت، ترس، عقده‌ها، آرزوها و ... می‌پردازد. پس می‌تواند این‌گونه باشد که شعر ابتدا به شکل احساسی خاص در ما برانگیخته می‌شود و در مرحله‌ی دوم برای بیان آن احساس در قالب زبان مادری ما بر کاغذ می‌آید. (این احساس می‌تواند زبان‌هایی همچون موسیقی، نقاشی، رقص و ... را نیز شامل شود)

بنابراین، در مرحله‌ی دوم، با نوعی از زبان روبرو هستیم که موضوعِ بحثِ اصلیِ ماست. یعنی این‌که برای بازگو کردن و ترجمه‌ی احساس خود به ابزاری نیازمندیم که آن را ترجمه کند ... و این در شعر به شکل کلمات و واژگان ظهور می‌یابد که برای هرچه بهتر بیان شدن آن به ابزار دیگری همچون شیوایی، تاثیرگذاری، لطافت و... نیازمندیم.

در شعر، عده‌ای بر این عقیده‌اند که هر زمانی، زبان شعر خود را دارد. به طور مثال معتقدند در زبان شعر امروز، استفاده از واژهایی همچون چو، چونان، بمانند، ز، گر و ... جایی ندارد. به عقیده‌ی نگارنده، این مساله تا حدودی قابل قبول است. چرا که هم خودِ ما و هم مخاطبِ شعرِ ما در زبان روزمره‌ی خود معمولا ازین عبارات استفاده نمی‌کنیم. لیکن معمولا از آنجا که شاعر، اندوخته‌های شعری فراوانی دارد و عموما بسیاری ازین اندوخته‌ها مربوط به شاعران گذشته می‌تواند باشد، ناخودآگاه واژه‌هایی ازین دست خود را در شعر بروز داده و گاهی نیز خود را به سراینده تحمیل می‌کنند.

از آن‌جا نیز که معتقدیم شعر؛ زبان احساس است، و احساس از قلب می‌آید، پس احساس ما در مسیر حرکت خود از قلب تا قلم به صید واژهایی می‌پردازد که خود برمی‌گزیند. این انتخاب واژگان توسط قلب و احساس ما، قطعا از آن‌هایی است که در اعماق وجود ما نهادینه و درونی شده است. حال این واژگان که زبان شعر ما را تشکیل می‌دهند بسته به این‌که در درونِ ما چه ذخیره‌ای از کلماتِ شعرگونه باشد و از چه نوعی (امروزی یا کهن، یا هر دو) و نیز علاقه‌ی ما به نوع کلمات برمی‌گردد.

هر چه عمق این احساس بیشتر باشد، شعر از سلامت و اصالت بیشتری برخوردار خواهد بود. سروده‌های نخستین شاعران مثال ارزنده‌ای برای این مهم هستند. مثلا شاعران با تجربه‌های کمِ شعری یا تازه‌کارها معمولا زبان‌شان نشان‌دهنده‌ی علایق و مطالعات شعری آن‌هاست که به شدت تحت تاثیر زبان شاعران مورد علاقه‌ی خود هستند.

آن‌چه در زبان شعر امروز به عقیده‌ی نگارنده می‌تواند جایگاه ویژه داشته باشد، نه عدم استفاده از واژگان کهن است که استفاده نامناسب از آن در شعر است. استفاده‌ای که شعر را از ویژگی‌هایی همچون روانی، تاثیرگذاری، عمق، اصالت، شیوایی و ... دور نکند. البته ذکر این مهم نیز ضروری است که قطعا ورودِ عباراتِ منسوخ شده و دشوار به شعر، یقینا سروده‌ها را از زبانی شیوا جدا خواهد کرد. مطالعه‌ی اشعار موفق امروز و دیروز برای شاعران پیشنهاد می‌شود.

پاسخ به این سوال احتمالی که مطالعه‌ی اشعار و درونی کردنِ آن‌ها  آیا ممکن است شعر را به ورطه‌ی تاثیرپذیری ببرَد را  نیز، در خود شاعر باید جُست. بی‌شک هرچه شاعر به پختگی بیشتری برسد، می‌تواند واژگان را بیشتر از فیلتر خود عبور داده و به مدد هنرمندی بر اصالت آن بیافزاید. انشاالله در فرصت آینده به تاثیر ناخوآگاه بر کلام، بحث زبان شعر را پی می‌گیریم.

***


برچسب‌ها: گزارش جلسه‌ شماره 1082 به تاریخ 931104, کنفرانس ادبی, تحقیق علی اصغر داوری
+ نوشته شده در  دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۳ساعت 18:39  توسط بهمن صباغ‌ زاده  |