اسیری از اهالی تربت و از شعرای معاصر شاه طهماسب و در قرن دهم میزیسته است. در مجمع الخواص نوشته است: وی شخصی درویش نهاد و چنان فلکزده و بدبخت است که با وجود استحقاق از خاطر کسی نمیگذرد که پول قلبی به آن نامراد باید داد. با این که با مردم معاشرت میکند از کسی طمع ندارد، ولی هیچ وقت هم بینصیب نمیماند. بس که مطیع است هر چه بگویی پیش از آنکه گوش بدهد تصدیق میکند.
در الذریه آمده است که در 940 متولد شده است و از اوست:
باز ای دل دیوانه به بند که فتادی
ای آهوی وحشی به کمند که فتادی
دشوار پسندند بتانِ ستمآیین
زین قوم جفاپیشه پسندِ که فتادی
و
از سوزِ عشق دودِ دلم بیشرار نیست
زانرو مرا چو شعلهی آتش قرار نیست
سعید نفیسی از او با عنوان مولانا یاد میکند و مینویسد: وی مردی تنگدست و درویشمشرب و بسیار قانع بوده و مثنوی وامق و عذرا سروده و غزل نیز گفته است. اما سعید نفیسی مرجعی معرفی نکرده است.
نقل از "سخنوران زاوه" نوشته محمود فیروزی مقدم
برچسبها: گزارش جلسه شماره 925 به تاریخ 900723, شاعر همشهری, زندگینامه اسیری تربتی