سیاه‌مشــــــــــــــــــــــــــــــــق

گزارش‌های بهمن صباغ زاده از جلسه‌های شعر

4- گزیده‌ی شعر تربت؛ غزل؛ عشق مه‌رویان به‌جز خون جگر دارد؟ ندارد، عماد تربتی

سال‌هاست در این وبلاگ به شعر تربت پرداخته شده است و شعرهایی که در جلسه‌ی شنبه‌شب‌ها در جلسه خوانده می‌شود در گزارش هفتگی در وبلاگ می‌آید. کمی که از تاسیس وبلاگ گذشت به این نتیجه رسیدم که در انتهای بخش شعرخوانی یکی از غزل‌های خوب معاصر را بیاورم که در طول زمان به یکی از غزل‌های خوب شاعران تربتی تغییر کرد. با اضافه شدن این بخش که «گزیده‌ی شعر تربت» است این بخش مستقل از شعر تربت حیدریه شد. با مستقل شدن بخش «گزیده‌ی شعر تربت» از این پس دامنه‌ی اشعار از غزل به تمامی قالب‌ها گسترش پیدا می‌کند و دامنه‌ی جغرافیایی به خطه‌ی زاوه محدود خواند شد. زندگی‌نامه‌ی شاعران تربتی از جمله شاعر این شعر در آرشیو وبلاگ موجود است.

 

عشق مه‌رویان به‌جز خون جگر دارد؟ ندارد

آه و زاری در دل آنان اثر دارد؟ ندارد

مدتی دل را به خون آغشته کردم تا نسوزد

آتش عشق اعتنا بر خشک و تر دارد؟ ندارد

با دل دیوانه دوش اندر سر زلفش بگفتم:

آخر این تیره‌شب اندر پی سحر دارد؟ ندارد

خواستم دل را مگر سازم رها از چنگ عشقش

لیک کبک از چنگل شاهین مَفر دارد؟ ندارد

چون پدر شد پیر، دستش را پسر گیرد؟ نگیرد

از پسر جز بهره منظوری پدر دارد؟ ندارد

آن‌که در دنیا زند دائم دم از صلح عمومی

از زبان خویشتن روحش خبر دارد؟ ندارد

جز بد همسایه را همسایه می‌خواهد، نخواهد

غیر از این همسایه‌ی ما در نظر دارد؟ ندارد

 

عماد تربتی

***


برچسب‌ها: گزارش جلسه‌ شماره 1085 به تاریخ 931125, گزیده شعر تربت, ‌زندگی‌نامه عماد تربتی
+ نوشته شده در  سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ساعت 18:5  توسط بهمن صباغ‌ زاده  |