5- شاعر همشهری؛ فرشته بهبودی (1367)
از زمانی که نوشتن راجع به شاعران تربت حیدریه را شروع کردهام، سعی کردهام تا جایی که میتوانم اطلاعات صحیح جمعآوری کنم و شاعران همشهری را هر چه کاملتر معرفی کنم. در چند ماه اخیر نوبت به معاصرین رسیده است و خوشبختانه به دلیل نزدیکی زمانی، از اغلب این شاعران اطلاعات بیشتری در دسترس است. خوانندگان عزیز بسیار لطف خواهند کرد اگر اطلاعات تکمیلی خود را برای من از طریق آدرس siyah_mast@yahoo.com بهمن صباغ زاده ارسال کنند. امیدوارم این وبلاگ در آینده به منبع قابل اعتمادی راجع به شعر تربت حیدریه و شاعران این خطه تبدیل شود تا راه برای محققانی که در آینده راجع به این موضوعها تحقیق خواهند کرد، هموارتر شود.
فرشته بهبودی در بهمنماه سال 1367 در شهرستان تربت حیدریه به دنیا آمده است. او تحصیلاتش را تا مقطع کاردانی در رشتهی IT ادامه داده است. بهبودی اگر چه قالبهای سنتی را برای شعرش انتخاب کرده است اما به فروغ فرخزاد به دلیل جسارت در بیان و دفاع از زن روزگار خودش علاقه دارد. او راهنماییهای دبیران ادبیاتش و بهویژه آقای جعفر عطایی را در شکوفایی شعرش موثر میداند.
باید چگونه بگذرد این روز و حال من
وقتی نمیرسد به تو حتی خیال من؟
با این هوای ابری چشمت، گمان کنم
خورشید را نبیند از امروز سال من
رودی شدم که آمدهام پیشوازتان
اما تو دیر میرسی، ای سیب کال من!
تکلیف این پرندهی تنها چه میشود؟
تو قصد اوج داری و زخمیست بال من
ارزانی ِتو هرچه غزل توی عالم است
قلب تو و قصیدهی چشم تو مال من
***
پایان گرفته با تو شب بیامان من
تنها ستارهای به دل کهکشان من
بگذار تا همیشه بمانم کبوترت
یک گوشه هم ز پیرهنت، آسمان من
با یک نگاه ساده دلم فتح میشود
آسان عبور میکنی از هفتخوان من
وقتی که نیستی خبر از مرگ میدهند
جمع کلاغها، همه در آشیان من
امروز پلکهای من از صبح میپرد
ای کاش زودتر برسد، میهمان من
***
باران غزل دوباره یکریز شده
موسیقی زندگی دلانگیز شده
اینها ز بهار برنمیآید، نه
انگار دوباره فصل پاییز شده
***
تاریک شده آینهی رویایم
افتاده به تور مرگ، ماهیهایم
من مثل کلاغ قصهها دور از تو
آوارهترین پرندهی دنیایم
***
برچسبها: گزارش جلسه شماره 972 به تاریخ 910715, شاعر همشهری, زندگینامه فرشته بهبودی